به دنبال خود میگردم
در لابلای تصاویر
در زیر برگهای زرد پاییز
در چند قطعه موسیقی
من خودم را گم کرده ام
من روزها و ماهها و سالهاست
که نشانی از خود ندیده ام
تنها گاهی لمس باران
گاهی نوازش خورشید
و گاهی نسیمی
خیالی دور و نزدیک
و خاطراتی مبهم
روح را قلقلک میدهد
من خودم را به یاد میآورم
آن من ساده
آن من خوش خیال
که جز زیبایی
به چیزی باور نداشت
من منتظرم
من مدتهاست منتظرم
من به یاد دیروزها
در انتظار فرداها
من ایمان دارم
به رفتن و بازآمدن
به خوابیدن و بیدار شدن
به مرگ و زندگی
به نبودن و بودن
من به بهار
به بنفشه
به شاخه گلی سرخ
ایمان دارم
من بهار را
در شکفتن چمنها
و پرواز را
در بالهای کوچک
دیده ام
من امید را دیده ام
در چشمان کمسوی پیران
من گرمی را دیده ام
در نغمههای مادران
زندگی را
در خندههای کودکان
عشق را
در آغوش پدران
و اینچنین است
پایان این انتظار
– اَبا اِباد