ما در دورانی زندگی میکنیم که همگی تغییرات اقلیمی را به خوبی لمس میکنیم. این روزها دمای بسیاری از نقاط ایران در حال نزدیک شدن به پنجاه درجه است. من هیچوقت به یاد ندارم که نیشابور دمای پنجاه درجه را به خود دیده باشد. بیشتر اوقات چنین دمایی را راجع به شهرهای جنوبی ایران مانند آبادان و اهواز و بندرعباس و چابهار شنیده بودم و نمیتوانم تصور کنم که وقتی دمای نیشابور به پنجاه درجه برسد، وضعیت دمای هوا در آن شهرهای جنوبی به چه صورت خواهد بود. از طرف دیگر اساسا سیستمهای سرمایشی که ما به طور سنتی در این مناطق از آنها استفاده میکنیم نیز تاب چنین دمای بالایی را ندارد. البته این موج گرمای بیسابقه مختص به ایران نیست. چند روز قبل خبری خواندم که نقاطی از اسپانیا نیز طی چند روز گذشته دماهایی نزدیک به پنجاه درجهی سانتیگراد را تجربه کرده است. پس ما واقعا با یک معضل جهانی روبرو هستیم. صد البته که سیاستمداران نیز این موضوع را به خوبی میدانند. اما تقریبا هیچ سیاستمداری ارادهی جدی برای رفع معضلات مربوط به تغییرات اقلیمی را ندارد. هیچ کشوری نیز حاضر نیست رشد اقتصادی خودش را فدای کاهش سرعت تغییرات اقلیمی کند. هر سال کنفرانسهای زیادی برگزار میشود و همهی سیاستمداران خیلی شیک و مجلسی در این کنفرانسها دور هم جمع میشوند و وقتی خارج میشوند، دوباره میبینید که رشد اقتصادی همهی کشورهای متبوعشان همچنان چندین و چند درصد است و دمای هوا نیز همچنان در حال افزایش است.
به نمودار فوق نگاه کنید. این نمودار، میزان تولید کربن دی اکسید را در مقیاس جهانی بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۲۰۲۰ نشان میدهد. چهار کنفرانس-توافق مهم در زمینهی کنترل گرمایش جهانی، در سالهای ۱۹۹۲ (کنفرانس ریو دو ژانیرو)، ۱۹۹۷ (پروتکل کیوتو)، ۲۰۰۸ (توافق کپنهاگ) و ۲۰۱۶ (توافق اقلیمی پاریس) صورت گرفته است. اما شما در این سالها، هیچ کاهش خاصی در میزان تولید کربن دی اکسید مشاهده نمیکنید.
در عوض، هر بار که در اثر پدیده ها و اتفاقات مختلف مانند پاندمی آنفلوآنزای اسپانیایی (۱۹۱۸)، رکود بزرگ (۱۹۲۹)، پایان جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵)، شوکهای نفتی (۱۹۷۳ و ۱۹۷۹)، بحران مالی (۲۰۰۸) و پاندمی کرونا (۲۰۱۹)، رشد اقتصاد جهانی کاهش یافته است، میزان تولید کربن دی اکسید نیز ثابت مانده و یا کاهش یافته است. یعنی این اتفاقات، بیشتر از هر توافق دیگری توانسته جلوی گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی را بگیرد.
با توجه به این موضوع، آیا نمیتوان چنین نتیجه گرفت که آن توافقهای اقلیمی، بیشتر از اینکه جنبهی عملی داشته باشند، حرکاتی نمایشی و پوپولیستی هستند؟
در چنین شرایطی شما میبینید که فعالان محیط زیستی برای رساندن صدای خود به سیاستمداران، راههایی مثل بستن اتوبانها و پاشیدن رنگ روی تابلوهای نقاشی معروف را دنبال میکنند تا توجه مردم را از بازی دورتموند و رئال مادرید در فینال جام باشگاه های اروپا به سمت بحران بزرگی که زمین پیش روی خود دارد، ببرند.
– اَبا اِباد