هدویگ اوا ماریا کیسلر (تصویر) یک بازیگر زن اهل اتریش بود که احتمالا شما قبلا او را در فیلمهای قدیمی هالیوودی دیده اید. راستش او بیش از اینکه به بازیگری علاقه داشته باشد، به مهندسی علاقه داشت. زمانی که پنج سالش بود، انواع مختلف سازها را باز میکرد تا ساز و کار آنها را بفهمد. وقتی نوجوان بود، برای دیگران نحوهی عملکرد تراموا و همچنین تولید برق در نیروگاهها را توضیح میداد. اما وقتی در دههی ۱۹۳۰ او میخواست به رشتههای فنی برود، جامعهی آن زمان اتریش، از این بابت که او یک زن بود، دست رد به سینهیاش زد و او ناچار شد به رشتهی بازیگری برود. اتفاقا در بازیگری بسیار هم موفق بود. در سال ۱۹۳۳، او با یک کارخانهدار تولید کنندهی اسلحهی اتریشی ازدواج کرد. اما این ازدواج خوشایند او نبود. همسرش آدم حسود و کنترلگری بود و او را به جلسات کاری مختلف حتی با نازیها و ایتالیاییها که خود را برای جنگ ملل دوم آماده میکردند، میبرد. اگرچه او در این جلسات، خیلی حرف نمیزد اما خیلی خوب گوش میداد.
یکی از چیزهایی که او در این جلسات متوجه آن شد، مسائل مرتبط با هدایت اژدرها بود. این مساله در ذهن او ماند تا بعدا دست به اختراع بزرگی بزند. در سال ۱۹۳۷، با گسترش موج یهودیستیزی اتریش و همسرش را ترک کرده و به آمریکا فرار کرد و آنجا با نام جدید هدی لامار شروع به بازی در هالیوود کرد. اگرچه او در بازیگری بسیار موفق بود، اما همچنان رویای مهندسی را در سرش میپروراند. او در پایان روزهای کاری، از مهمانیهای شبهای هالیوود صرف نظر میکرد و در خانهاش به مطالعهی کتابهای مهندسی میپرداخت.
او اختراعات متعددی ثبت کرد، اما مهمترین آنها تکنولوژی جهش فرکانس یا Frequency Hopping Technology یا FHT بود. در میانهی جنگ جهانی دوم، او متوجه شد که نیروی دریایی آمریکا با مشکلی جدی روبروست که افسران نازی در همان جلسات راجع به آن صحبت میکردند. مشکل این بود که نیروی دریایی آلمان، به راحتی با ایجاد اختلال در سیگنالهای هدایت اژدرها، آنها را از مسیر خود منحرف میکنند تا به هدف اصابت نکند. لامار میخواست به نحوی به نیروی دریایی آمارکیا کمک کند. یک روز وقتی با دوست موسیقیدانش جورج آنتایل در یک کنسرت حضور داشت، متوجه موضوع جالبی شدند. اینکه اگر نوازندهی پیانو تعداد کمی نوتهای اضافی را در لابلای اجرای یک موسیقی، بنوازد، شنوندگان تصور میکنند که این یک خطا بوده که نوازنده مرتکب شده است. اما اگر کسی از شنوندگان بداند که این نوتها حامل پیامی هستند و بتواند با کنار هم قرار دادن نوتهای اضافی، متوجه پیام شود، هیچکس نمیتواند متوجه این موضوع شود.
آنها توانستند به کمک یک فیزیکدان، این سیستم را توسعه دهند و این اختراع را ثبت کنند. سیستم به این صورت است که یک پیام شکسته شده و قطعات آن بین کانالهای با فرکانس متفاوت پخش میشود و فقط فرستنده و گیرنده از این سیگنالها خبر دارند. هرکس دیگری که از بیرون این سیگنالها را دریافت کند، تصور میکند که اینها صرفا نویز هستند. به این شکل ایجاد اختلال در این سیگنالها بسیار دشوار است. اگرچه در آن زمان استقبالی از این اختراع نشد، اما بعدا تمام تلفنهای بیسیم و سیستمهای بلوتوث و همچنین سیستمهای وای فای اولیه، برپایهی این تکنولوژی توسعه یافت. این تکنولوژی به خوبی امنیت ارتباطات را تامین میکند. اما تا ۸۰ سالگی لامار، کسی اطلاع نداشت که این اختراع او بوده است. چرا که اختراع با نام اصلی او یعنی هدویگ اوا ماریا کیسلر ثبت شده بود.
– ابا اباد