چه بخواهیم چه نخواهیم، مهندسی اذهان آحاد جامعه کار چندان دشواری نیست. بیشتر افرادی که این روزها به خاطر نظراتشان، به آنها برچسبهای مختلفی زده میشود، نظرشان مبتنی بر تفکر خاصی نیست و اینطور نیست که آن فرد متعلق یا وابسته به گروه خاصی باشد یا اینکه بخواهند مستقیما از منافع گروه خاصی حمایت کنند. بسیاری از افراد صرفا تحت تاثیر تبلیغات، به نظر خاصی رسیدهاند که آن نظرشان هم خیلی زود با تبلیغات و پروپاگاندای دیگری تغییر میکند. تعداد کسانی که وابستگی خاصی به گروهها دارند بسیار بسیار کمتر از کسانیست که هیچگونه وابستگی خاصی ندارند. همینطور تعداد کسانی که نظرشان مبتنی بر مطالعه و تحقیق و تفکر عمیق باشد نیز بسیار اندک است. پس ما نباید بیخودی به دیگران برچسب بزنیم و آنها را به خاطر نظراتشان ذیل دستهی خاصی قرار دهیم. به خصوص در این شرایط که همه تحت فشار هستند و آدمی که تحت فشار است، نظراتش بیشتر تحت تاثیر احساسش است تا منطقش. اصلا این ویژگی مغز انسان است که براحتی با تمرکز بر یک موضوع، موضوعات دیگر را از خاطر میبرد. بگذریم. اجازه دهید به موضوعات علمی خودمان بازگردیم.
ویدئوی زیر را تماشا کنید و سعی کنید با دقت تعداد پاسهایی که بازیکنهای با پیراهن سفید میدهند را بشمارید. لطفا با دقت نگاه کنید و با دقت بشمارید و مراقب باشید که اشتباها توپهایی که بازیکنان با پیراهن سیاه رنگ پرتاب میکنند را نشمارید.
حالا بفرمایید که تعداد توپها چند عدد بود؟ سیزده عدد؟ شانزده عدد؟ یازده عدد؟ پانزده عدد؟ بله تعداد دقیق پاسهای بازیکنهای سفید پانزده تا بود که بازیکنهای با پیراهن سفید پرتاب بودند. اگر پاسخ درست دادید، شما بازی را بردید. اگر مطمئن نیستید دوباره بشمارید تا مطمئن شوید که پاسی از قلم نیفتاده باشد. اما اگر در حین این بازی متوجه یک موضوع خیلی عجیب نشدید، در واقع شما اصل بازی را باختهاید. چرا که در ثانیهی ۱۲ از این ویدئو یک گوریل وارد بازی میشود و از مقابل چشمان شما عبور میکند. شاید اگر پاراگراف اول این نوشتار را نخوانده بودید و در شرایط واقعی این آزمایش قرار میگرفتید، شما هم مثل پنجاه درصد شرکت کنندگان در این آزمایش، اصلا متوجه عبور این گوریل نمیشدید.
کل نکتهی بازی همان گوریل بود. این آزمایش با عنوان آزمایش گوریل نامرئی (the invisible gorilla) معروف است. این آزمایش اولین بار به این شکل در سال ۱۹۹۹ توسط دو دانشمند آمریکایی به نامهای دنیل سیمونز و کریستوفر چابریز انجام شد. جالب اینجاست که اتفاقا کسانی که در شمردن تعداد توپها موفق بودند، در پیدا کردن گوریل به شدت ناموفق بودند. آنها آنقدر روی شمردن توپها تمرکز کرده بودند که ۹۲ درصدشان، حتی بعد از پایان بازی نیز عبور گوریل از مقابل دوربین را کاملا انکار میکردند و ادعا میکردند که اصلا همچین اتفاقی نیفتاده است.
دانشمندان به این پدیده کوری ادراکی میگویند. در این حالت فرد هیچ مشکلی به لحاظ بینایی ندارد، اما صرفا از این بابت که توجهش به یک پدیده جلب شده است، نسبت به سایر اتفاقاتی که در حال وقوع است کاملا کور میشود و نمیتواند آنها را تشخیص دهد. همانطور که مشاهده میفرمایید، تاثیر بر ادراک و ذهن انسانها بسیار ساده است و البته فرد خیلی از این بابت مقصر نیست و این صرفا عملکرد مغز ماست که چنین چیزی را رقم میزند. نظرات بسیاری از انسانها هم به همین شکل قابل دستکاریست، پس لطفا با هم مهربان باشیم و بیخودی به همدیگر برچسب نزنیم. به جای آن همدیگر را درک کنیم.
– ابا اباد