اَبا اِباد

کتاب "کار دل" [نوشته‌ی "دی داد"]

کار دل راه حلی برای فردا

موج اول اخراج‌ها از بابت جایگزینی الگوریتم‌های کامپیوتری با انسان، از مدتی قبل آغاز شده و مشاغل زیادی با توسعه‌ی هوش مصنوعی، جای خودشان را به این الگوریتم‌ها داده اند. مطمئنا این موج در اینجا به پایان نمی‌رسد و بلکه عظیم‌تر خواهد شد و شغل‌های زیادی را از دسترس (تاکید می‌کنم از دسترس نه از دست، یعنی دست انسان هم به آن نمی‌رسد) انسان‌ها خارج خواهد کرد. امید به اینکه مشاغل جدیدی ایجاد می‌شود نیز تا حد زیادی، یک امید واهی‌ست. خیلی از این الگوریتم‌ها اصلا نیازی به راهبر‌ و دستیار ندارند که لازم باشد انسانی کنار آن‌ها بایستد یا به آن‌ها جهت بدهد. وقتی یک آزمایشگاه شیمیایی با بیست نفر محقق شیمی، تبدیل شده به آزمایشگاهی با دو نفر مهندس نرم افزار و با کارآیی بیشتر، دیگر باید پذیرفت که آن هجده نفر، جایی در آزمایشگاه‌های مشابه هم نخواهند داشت.

وقتی در مورد اکثر مشاغل، این اتفاق بیفتد، مطمئنا سیلی از انسان‌های بیکار براه خواهد افتاد. اما به نظر من مساله‌ی دنیای متکی به هوش مصنوعی، مساله‌ی از دست رفتن شغل‌ها نیست. به هر صورت سیستم‌های سیاسی برای حفظ ساختار اجتماع، به راه‌حل‌هایی برای توزیع ثروت دست پیدا می‌کنند. مثلا ممکن است به این جمعیت میلیون یا شاید میلیاردی از بیکاران، یک حقوقی تعلق بگیرد یا مایحتاج زندگی آن‌ها تامین شود تا ساختار‌های اجتماعی از هم نپاشد. به هر حال جنبه‌ی دیگر توسعه‌ی به کارگیری این الگوریتم‌ها به جای انسان‌ها، افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌ی تولید محصولات و خدمات است و آنموقع تامین نیازهای انسان‌ها کار چندان دشوار و هزینه‌بری نیست و شاید برای این الگوریتم‌ها، تامین چنین نیازهایی، مثل تولید خودرو یا ساخت خانه، کارهایی به نسبت پیش و پا افتاده محسوب شود. طوری که این الگوریتم‌ها بتوانند در کنار پروژه‌های عظیمی مثل سکونت در مریخ، این کارهای پیش و پا افتاده مثل تامین نیازهای هشت میلیارد آدم را هم انجام دهند.

اما مشکل بزرگتر در آن روز، مشکل معناست. انسانی که شغلش را از دست داده، نمی‌داند که بودنش در این دنیا به چه کاری می‌آید. برای بسیاری از انسان‌ها، همین کار معاش که صبح بیایند و شب بروند، خودش یک معنا و یک هدف از زندگی‌ست. از همین بابت ملاحظه می‌فرمایید که بسیاری از افراد بعد از بازنشستگی در اثر بیکاری، سریعا افول می‌کنند. حالا آن روز با این سیل عظیم انسان‌هایی که معنا و هدفی از زندگی ندارند، چه می‌توان کرد؟ این انسان‌ها حتی اگر نیازهای خود را به رایگان دریافت کنند، باز در یک خلا معنا قرار دارد.

شاید یکی از بهترین راه‌حل‌ها برای آن انسان، همین کار دل باشد. کار دلی که محل تلاقی استعداد، علاقه و دغدغه‌ی فرد است، به کمک انسان می‌آید تا برای او و زندگی او هدف و معنایی دست و پا کند. انسانی که کار دلش را یافته، می‌تواند همچنان به خلق کردن و خالق بودن ادامه دهد و به این شکل، کار دل، انسان عصر الگوریتم‌ها را از جهنم بی‌معنایی نجات می‌دهد و به بهشت معنا می‌رساند.

پانوشت: کتاب “کار دل” [نوشته‌ی “دی داد”] (از نخستین کارهای منسجم و تخصصی در حوزه‌ی فلسفه کاربردی در ایران) به چاپ رسید و رونمایی شد! این کتاب یکی از نخستین کوشش‌ها در حوزه‌ی فلسفه کاربردی در فضای نشر ایران به‌ شمار آمده و تلاش داشته است که به‌قدر وسع خود خلاء موجود را پُر نماید. امیدواریم که برای شما خواننده‌ی گرامی مؤثر افتد.

__ توجه: برای خرید این اثر (با امضای نویسنده) به مجموعه‌ی دی داد دات-کام ایمیل بزنید: 👇🏼👇🏼

daydaad @ gmail .com

– ابا اباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *