اَبا اِباد

محلی ارگانیک نیست

محلی ارگانیک نیست

خب چند دهه‌ای‌ست که ما نسبت به صنعتی شدن به شدت مقاومت می‌کنیم. مثلا فرآورده‌های غذایی محلی و سنتی را به فرآورده‌های غذایی صنعتی و به اصطلاح رایج، کارخانه‌ای ترجیح می‌دهیم. البته در سال‌های اخیر این فرآورده‌های محلی و سنتی به صورت خودجوش، از اصطلاحات جدیدتر مثل طبیعی و ارگانیک هم استفاده می‌کنند. از طرف دیگر ما هم به سیستم نظارت به شدت مشکوکیم و فکر می‌کنیم که بر کارخانه‌های مواد غذایی هیچگونه نظارت کافی وجود ندارد و این کارخانجات انواع و اقسام مواد شیمیایی و سموم را وارد محصولاتشان می‌کنند و به خورد مردم می‌دهند و هیچکس هم جلوی اینها را نمی‌گیرد و معمولا اگر بازرسی وجود داشته باشد، این بازرسی‌ها چندان موثر و بازدارنده نیست و مانع این نمی‌شود که کارخانجات دست به تقلب نزنند و مواد آلوده را به خورد مردم ندهند.

داستان‌هایی مانند پیدا شدن موش داخل روغن و شیر و بازگرداندن محصولات تاریخ مصرف گذشته به چرخه‌ی مصرف هم دهان به دهان می‌چرخد. اما یک چیزی را باید این وسط روشن کرد. ما از یک طرف با کارخانجاتی روبرو هستیم که به هر حال آزمایشگاه‌های کنترل کیفی دارند و حداقل نظارتی بر آن‌ها وجود دارد و وقتی وارد این کارخانجات می‌شویم یک سری دستگاه می‌بینیم که به ظاهر در حال آزمایش هستند و حداقل اگر روزی اشتباهی کنند، می‌توان متوجه این اشتباهات شد. مثلا اگر یک نفر یک قاشق روغن تولیدی یک کارخانه‌ی روغن را در غذا استفاده کرد و غذا را خورد و مُرد، می‌توان رفت و آن محصول را در یک آزمایشگاه معتبر آزمایش کرد و بعد نتیجه‌ی این آزمایش را با نتایج آزمایشات آزمایشگاه کنترل کیفی همان کارخانه که حتما جایی برای خودشان ثبت کرده‌اند، مقایسه کرد. آنوقت می‌توان فهمید که این کارخانه محصول نامرغوبی به بازار می‌دهد و می‌توان پیگیری قضایی کرد یا حداقل آن برند را بی آبرو کرد.

جدای همه‌ی اینها، حداقل آن کارخانجات خودشان می‌دانند که داخل محصولشان چه چیزی هست‌ و اگر خیلی خطرناک باشد، آن را روانه‌ی بازار نمی‌کنند. اما فرض کنید به سراغ یک مغازه‌ی روغن فروشی رفتید، از اینها که اتفاقا تعدادشان خیلی زیاد شده و یک دستگاه گذاشته‌ و روغن کنجد و کلزا و آفتابگردان و روغن‌های‌ دیگر می‌فروشد. فروشنده اتفاقا آدم قابل اعتمادی‌ست و اصلا هم دروغ توی کارش نیست و کسبه‌ی آن راسته، روی صداقت و شرافتش قسم می‌خورند. خودش هم می‌گوید به همه چیز قسم که محصول من کاملا ارگانیک است و واقعا هم اهل دروغ و دغل نیست. اما یک اشکالی وجود دارد. او در مغازه‌اش یک دستگاه جی سی مس ندارد که روغن‌های تولیدی‌اش را به صورت رندوم آزمایش کند. او اصلا نمی‌داند که باقیمانده‌ی سموم چیست و حد استاندارد آن چقدر است. او صرفا کلزا را از کشاورز معتمدش خریده که آن کشاورز گفته من از هیچ سمی استفاده نکرده‌ام. اما آن کشاورز هم خبر ندارد که سمی که زمین کشاورز بغلی استفاده کرده، از طریق آب و باد وارد زمین او شده و اتفاقا همان قسمتی که درو کرده باقیمانده‌ی سموم بالایی دارد.

می‌بینید بحث اعتماد نیست، بحث این است که آن محصول سنتی و محلی و به گفته‌ی خودشان ارگانیک و طبیعی، اصلا آزمایش نشده که مشخص شود همینقدر سالم است یا نه. آن روغن‌فروش و آن کشاورز، صد هم که قابل اعتماد باشند، هیچ روش آزمایش دقیقی ندارند که درستی ادعایشان را پشتیبانی کند. پس خواهشا با این برچسب‌ها گول نخورید و با جان خودتان و دیگران بازی نکنید. محصول ارگانیک تعریف کاملا دقیق و مشخصی دارد و هرچیزی که به صورت خانگی تهیه شده باشد، ارگانیک نیست.

– ابا اباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *