یکبار وقتی بچه بودم در یک مسابقهی قرعهکشی و بخت آزمایی شرکت کردم، خیلی دوست داشتم ببرم و کلی آرزو و دعا که ایکاش من این مسابقه را ببرم. اما متاسفانه در نهایت این کارها جواب نداد و من هیچ چیزی از آن مسابقه به خانه نبردم. اما یک موضوع مهم و جالب را فهمیدم. وقتی به یکی از بچههایی که در مسابقه جایزهی خوبی برده بود، نزدیک شدم، متوجه شدم که او امتیازش ده برابر من است، پس از همان ابتدا احتمال پیروز شدنش هم ده برابر من بوده است. آنوقت بود که فهمیدم شانس و احتمال قدرت بیشتری از آرزو و دعا دارد. من بچهی بدشانسی نبودم، من فقط کمشانس بودم، یعنی چون امتیازم پایین بودم، شانسم پایین بود.
قانون احتمال خیلی ساده است. مثلا اگر شما هزار بار در مسابقهی بخت آزمایی شرکت کنید، احتمال اینکه ببرید بیشتر از این است که یک بار شرکت کنید. اگر شما در زندگیتان ده بار برای موفقیت تلاش کنید، احتمال اینکه موفق شوید بیشتر از کسیست که تنها یک بار برای موفقیت تلاش کرده است. اما همین قانون ساده انگار جهان را کنترل میکند. به دنیا آمدن هریک از ما، موفقیت هریک از ما در زندگی، تکامل ما از یک موجود سادهی تک سلولی تا این موجود پیچیده که میخواهد موجوداتی مانند خودش بیافریند، شکلگیری حیات روی زمین، قرارگیری زمین در فاصلهای مناسب از خورشید برای شکلگیری حیات و هزاران چیز دیگر، از قانون احتمال پیروی میکند. حتی اگر کسی به وجود خالقی نیز باور داشته باشد نیز، نمیتواند احتمال را رد کند و انگار که خالقش هم عاشق قانون احتمال است. چون جایی در هستی نمیبینیم که قانون احتمال را نقض کرده باشد.
اما اینکه گفتیم شکلگیری حیات اولیه نیز در اثر قانون احتمال بوده است، یکی از فرضیات مهم علمیست که دانشمندان زیادی در پی اثبات آن هستند. اجازه دهید شرایط زمین در سه و نیم میلیارد سال قبل را اینطور در نظر بگیریم که یک سوپ غلیظ از مولکولهای آلی، سطح زمین را فراگرفته. مولکول آلی به مولکولی گفته میشود که در ساختار خود کربن، نیتروژن، اکسیژن و یا هیدروژن دارد. خب ما میدانیم که واقعا زمانی قبل از شکلگیری اولین شکل حیات، زمین چنین شکلی داشته است. اما به خاطر اثر گلخانهای، اتمسفر زمین هم بسیار داغ و البته غلیظ بوده است.
در این اتمسفر غلیظ، رعد و برقهای زیادی هم رخ میداده و آتشفشانهای زیادی هم فوران میکرده است. خب ما این شرایط را اکنون روی سیارات دیگر نیز میبینیم و گذشتهی زمین هم اینچنین بوده است. یک بار در اثر یکی از این رعد و برقها یا آن آتشفشانها، تعدادی از آن مولکولهای آلی به هم میچسبد و مولکولی میسازد که تنها یک ویژگی دارد. اینکه این مولکول میتواند مولکولهایی دقیقا همانند خودش بسازد. یعنی مولکولهای دیگر وقتی به این مولکول میچسبند و جدا میشوند، یک مولکول شبیه همان اولی میسازند. چیزی شبیه یک دی ان ای خیلی ساده. این همان اولین شکلگیری حیات بوده و مابقی راه را تکامل طبیعی میسازد.
چرا چنین چیزی دور از انتظار نیست؟ چون زمان زیادی برای ساختن آن مولکول اولیه فراهم بوده است و ساخته شدن یک مولکول هم کافی بوده تا آن مولکول اولیهی بیرقیب، تعداد زیادی همانند خود را بسازد. این در واقع موضوع آزمایشات زیادی در چند دههی گذشته تحت عنوان است.
تصویر بالا: آزمایش Miller-Urey که در آن تعدادی مولکول غیرآلی را در فلاسکی قرار میدهند که دارای شرایط اولیهی جهان از جمله سوپ داغی از مولکولهای معدنی و جرقههای الکتریکی بوده و میتواند آمینواسیدها را بسازد.
– اَبا اِباد