اَبا اِباد

آقای هیرایاما شخصیت اصلی فیلم ژاپنی-آلمانی روزهای عالی

انسان مدرن و غیرمدرن

آقای هیرایاما نظافتچی توالت های عمومی در بخشی از توکیو است. هر روز که به سر کار می‌آید، در همان مدت زمان کار، تمرکزش کاملا بر روی کار است و توالت های عمومی که مسئولیت آن را بر عهده دارد، برق می‌اندازد. در نیمه‌ی روز، برای نهار به پارکی در همان حوالی می‌رود و در آرامش پارک، لقمه‌ای را که برای خود گرفته است، می‌خورد و همزمان از تماشای درختان لذت می‌برد. او یک دوربین عکاسی آنالوگ همراه خود دارد و مرتبا از رقص نور در لابلای برگ‌های درختان عکس می‌گیرد تا آخر هفته در یک عکاسی در نزدیکی خانه اش، آن‌ها را ظاهر کند. وقتی جوانه‌ای روی زمین می‌بیند، آن را در شیشه ای که همراه خود دارد می‌گذارد و در گلدان جدیدی در خانه اش می‌کارد و از آن مراقبت می‌کند. آقای هیرایاما بعد از پایان کارش به یک حمام عمومی می‌رود و بعد از آنجا، در حالیکه در داخل ون خودش، به موسیقی مورد علاقه اش گوش می‌دهد، به خانه بر‌می‌گردد. آقای هیرایاما قبل از خواب کمی مطالعه می‌کند. او هر شب این کار را می‌کند و به داستان‌های ویلیام فاکنر و پاتریشیا هایسمیت و مقالات آیا کودا علاقه دارد.

هیرایاما تنها زندگی می‌کند و در روز تعطیلش، لباس‌هایش را می‌شوید، آپارتمانش را تمیز می‌کند، کتاب جدیدی می‌خرد و به رستورانی می‌رود که مالک آن خانمی‌ست که با او دوست است و به نظر می‌رسد آقای هیرایاما هم از او خوشش می‌آید. او برایش از در و دیوار صحبت می‌کند و با هم نوشیدنی می‌خورند. حتی یک روز که می‌بیند مالک رستوران با یک مرد دیگر قرار دارد، به شدت ناراحت می‌شود و به رودخانه‌ای در آن نزدیکی می‌رود تا با قدم زدن آرام شود. زندگی او همینقدر ساده و بی تکلف است. او می‌داند چه کارهایی دوست دارد. از کتاب خواندن، عکاسی، پرورش گل، گفتگو با مردم و گوش دادن به موسیقی لذت می‌برد. او می‌داند از زندگی چه می‌خواهد. او می‌داند در هنگام عصبانیت خودش را چطور آرام کند. وجدانش آسوده است و شب به راحتی به خواب می‌رود.

در مقابل آقای هاری‌یاما، در تهران زندگی می‌کند. از صدقه سر پدرش خانه‌اش در خیابان مهستان در شهرک‌ غرب است. آقای هاری‌یاما پورشه کاین دارد. گوشی تلفن او آیفون صد است. او همه چیز اپل را دارد و خانه اش هم هوشمند است و می‌تواند از تلفن همراهش، خانه‌اش را کنترل کند. او بسیار خود ساخته است و در کمپانی پدرش مدیرعامل است. آخرین کتابی که چند سال قبل از کنارش رد شده، مردان مریخی زنان ونوسی‌ست. او‌ معتقد است که هرچیزی در کتاب‌ها نوشته شده را من از قبل می‌دانم. تفریح ویژه‌اش این است که برود دربند قلیان بکشد. آقای هاری‌یاما نمی‌داند از زندگی چه می‌خواهد و هر روز عاشق یک نفر می‌شود و خیلی زود هم فارغ می‌شود. وقتی یکی از این معشوقه‌ها را با کسی دیده است، حسابی غیرتی شده با آن شخص یک دعوای حسابی راه انداخته است. او وقتی به یک اداره می‌رود و کار اداری دارد، سریعا یک دوست و آشنایی پیدا می‌کند که کارش را راه بیندازند.

آقای هاری‌یاما با آن ساعت مچی چند هزار دلاری‌اش، حقوق کارمندانش را عقب و جلو می‌کند و برای اینکه سنوات چند میلیون تومانی کارمندها را ندهد، به آن‌ها هزار تهمت و افترا می‌زند. او پدر مستاجرانش را هم در می‌آورد تا کمی از پول رهن بزند. از نظر آقای هاری‌یاما، او مرکز جهان است و بقیه باید در خدمت او باشند.

به نظر شما کدامیک از این دو، انسان مدرن هستند؟

پی‌نوشت : آقای هیرایاما شخصیت اصلی فیلم ژاپنی-آلمانی روزهای عالی (Perfect Days 2023) است و آقای هاری‌یاما، یک شخصیت خیالی‌ست.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *