در مدت فعالیت دو سالهام، بارها اتفاق افتاده که دوستان زیادی از روی محبتی که به من داشتهاند، با پیشنهاداتی برای افزایش جذب مخاطب نزد من آمده اند. ضمن اینکه قدردان نظرات و پیشنهادات ایشان هستم، باید بگویم که اشکالی که در تمامی این پیشنهادات وجود دارد، این است که این دوستان عزیز، فرض را بر این گذاشته اند که هدف من افزایش تعداد دنبال کنندگان است و با این فرض، پیشنهادات همهی این دوستان ناظر بر این است که ذائقهی مخاطب اینچنین است و شما باید کارهایتان را به ذائقهی مخاطب نزدیک کنید. اما در پاسخ به همهی این دوستان باید عرض کنم که هدف من تاثیرگذاری است نه افزایش مخاطب. اگر قرار بر افزایش مخاطب بود، به جز کارهای علمی و فلسفی، راههای دیگری وجود داشت که مشخصا بازدهی آن از نظر تعداد مخاطب بسیار بیشتر است، اما هدف من تاثیرگذاری است.
هدف من و خط مشی من، تغییر است نه تطبیق.
اینکه امروز من خود را با ذائقهی مخاطب تطبیق دهم و مثلا نوشتارهایم را کوتاهتر کنم تا مخاطب حوصله کند و بخواند، یا اینکه در حوزههای اجتماعی و فلسفی نظری ندهم که به مخاطب برنخورد، یا اینکه چیزهایی بگویم که دل مخاطب را به دست آورم، اینها کارهای یک سلبریتی است نه یک اندیشمند. اتفاقا کارهای خاص، قرار نیست مخاطب زیادی پیدا کند. برای من این ارزش چندانی ندارد که با کوتاه کردن نوشتارهایم، تعداد مخاطب من در عرض یک سال ده برابر شود، بلکه اگر همان تعداد مخاطبینم بعد از یک سال، بتوانند متنهای کمی طولانی را بخوانند و روی آن تمرکز و تفکر کنند، آنوقت میتوانم بگویم که نتیجهی کارم را گرفته ام.
در مصاحبهای از عباس کیارستمی، کارگردان بزرگ معاصر، سوال میشود که فیلم خوب از نظر او چگونه فیلمیست؟
پاسخ کیارستمی به این سوال به خوبی نشان میدهد که هدف او در فیلم سازی نه جذب مخاطب بیشتر، بلکه تاثیرگذاری بیشتر است. فیلمهای کیارستمی مخاطب زیادی ندارد، اما فیلمهاییست که انسان را به فکر وامیدارد و صد البته، مخاطبان بسیار ویژهای هم دارد. این چیزیست که کارهای کیارستمی را از دیگران متمایز میکند.
– اَبا اِباد