اَبا اِباد

Observer expectancy effect

خطای سوگیری مشاهده گر

یکی از خطاهایی که در بسیاری از آزمایشات و تحقیقات رخ می‌دهد، خطای سوگیری مشاهده گر یا observer expectancy effect است.

فرض کنید قرار است بر روی یک سمپل، آزمایشاتی را در بازه‌های زمانی مشخص تکرار کنید. در مرتبه‌ی اول شما سمپل را به دقت بررسی می‌کنید و تمام مشاهدات خود را یادداشت می‌کنید. یک ماه بعد از آن، دومرتبه به سراغ سمپل خود می‌روید و این بار، پیش از هرگونه بررسی، مشاهدات مرتبه‌ی قبل را بازبینی می‌کنید. در این حالت با توجه به اینکه شما یک پیش‌زمینه در مورد نتایج آزمایش دارید، حدودا می‌دانید چه نتایجی در انتظار شما هست و چه نتایجی در انتظار شما نیست. اگرچه در این حالت، سرعت شما در انجام آزمایشات جدید بسیار بالا می‌رود، اما این احتمال وجود دارد که از نتایجی که خارج از محدوده‌ی انتظار شماست صرف نظر کنید. این اتفاق ممکن است در نتیجه‌ی مشاهده‌ی نتایج دیگران نیز رخ دهد. این اثر طی آزمایشاتی که توسط روانشناس آلمانی-آمریکایی، رابرت روزنتال در اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی صورت گرفت، کشف شد.

در این آزمایشات، به آزمایشگران گفته شده بود که طی آزمایشات بر روی حیوانات آزمایشگاهی، می‌توانند انتظار چه نتایجی را داشته باشند. در یکی از آزمایشاتی که روزنتال طراحی کرده بود و نتایج آن در سال ۱۹۶۳ منتشر شد، به ۱۲ دانشجوی روانشناسی، تعداد ۵ موش آزمایشگاهی داده شده بود و از دانشجویان خواسته شده بود که آزمایشات فرار از مارپیچ را بر روی این موش‌ها انجام دهند. به ۶ دانشجو گفته شده بود که این موش‌ها برای فرار از مارپیچ تربیت شده اند (موش‌های باهوش یا  bright rats) و به ۶ دانشجوی دیگر گفته شده بود که این موش‌ها برای فرار از مارپیچ تربیت نشده اند (موش‌های کودن یا dull rats). بعد از آزمایش، دانشجویان گزارش کردند که موش‌های باهوش، عملکرد بسیار بهتری نسبت به موش‌های کودن داشته اند.

اما در واقع، این موش‌ها همگی مربوط به یک سویه بودند و این نتایج تنها در نتیجه‌ی اثر سوگیری مشاهده گر بود.
– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *