ما وقتی بچه مدرسهای بودیم، یکی از سرگرمیهایی که داشتیم این بود که پوست نارنگی و پرتغال را با میلهی خودکار سوراخ کنیم و بعد آن پوست پرتغال پولکی که داخل میله باقی میماند را با فشار هوا به سمت این و آن پرتاب کنیم. گاهی اوقات اگر پوست پرتغال کمی ضخیم تر بود و کسی نفس خوبی داشت و میتوانست ناگهان فشار هوای زیادی پشت پوست پرتغال ایجاد کند، این پولک خیلی سرعت میگرفت و برخوردش خیلی دردناک بود.
ما بدون اینکه خودمان بدانیم در حال انجام آزمایش فیزیک بودیم. مثلا باید امتحان میکردیم و میفهمیدیم که باید پوست پرتغال را متناسب با سر گشاد میلهی خودکار سوراخ کنیم یا سر تنگ آن. بعد باید فکر میکردیم که با چه روشی میتوانیم ناگهان هوای بیشتری به درون میله بدمیم. مثلا بعضیها هم بدون دمیدن هوا و تنها با فشار هوای بین دو پولک این کار را میکردند. بعد باید زاویه را جوری تنظیم میکردیم که شلیک ما به ردیفهای دیگر کلاس هم برسد و در عین حال، به نقطهای مثل گوش و صورت طرف هم بخورد که طرف سوزش این ضربه را احساس کند. بعضیها هم که دل و جرات بیشتری داشتند با این روش به سمت معلمها شلیک میکردند. خلاصه که ما اینطوری و به صورت کاملا تجربی در حال انجام انواع آزمایشات فیزیک بودیم.
اما حالا فرض کنید که ما آنچنان قدرتی داشته باشیم که بتوانیم پوست پرتغال را با سرعت بسیار بسیار بیشتری پرتاب کنیم. فرض کنید که آن میلهی خودکار و آن پوست پرتغال هم میتوانستند بدون اینکه پودر شوند، انرژی که ما وارد میکنیم را تحمل کنند. مثلا میتوانستیم پوست پرتغال را با سرعت ۷ ماخ یا ۹۰۰۰ کیلومتر بر ساعت یا ۲۵۰۰ متر بر ثانیه پرتاب کنیم. این سرعت، سرعت یک موشک هایپرسونیک معمولیست.
همچنین فرض کنید وزن پوست پرتغال مثلا صد میلی گرم یا یک دهم گرم است. پس خیلی وزن زیادی ندارد، اما سرعت بسیار بالایی دارد. حالا یک نفر این پوست پرتغال را با چنین سرعتی به سمت یک فرد دیگر پرتاب میکند. به نظرتان چه اتفاقی میافتد؟
اگر ما انرژی جنبشی پوست پرتغال با چنین سرعتی را حساب کنیم، به عدد ۳۱۲ ژول میرسیم. این میزان انرژی بیشتر از انرژی جنبشی یک گلولهی پیستول کالیبر ۳۸۰ است. انرژی جنبشی گلولهی این اسلحه حدود ۲۴۵ ژول است که البته سطح آن بسیار بزرگتر از سطح پوست پرتغال فرضیست. این یعنی انرژی جنبشی پوست پرتغال در سطح کوچکتری متمرکز میشود، پس قدرت نفوذ بالاتری خواهد داشت. اگر کسی پوست پرتغال را با چنین سرعتی پرتاب کند، این پوست پرتغال همچون یک گلوله از درون بدن فرد عبور خواهد کرد و یک سوراخ ریز در بدن فرد ایجاد میکند. سرعت حرکت این پوست پرتغال آنقدر بالاست که قبل از اینکه نورونهای بدن فرد، به مغز او این برخورد را اطلاع دهند، پوست پرتغال از بدن او رد شده و سوراخ ایجاد میکند.
و اگر این پوست پرتغال با اعضای حیاتی فرد برخورد کند، فرد حتما کشته خواهد شد. اما در واقعیت چطور؟
ما در اینجا یک فرض مهم کردیم و آن اینکه پوست پرتغال تاب و تحمل چنین سرعتی را داشته باشد. اما در واقعیت، اگر پوست پرتغال با چنین سرعتی پرتاب شود، پوست پرتغال در اثر مقاومت هوا در کسری از ثانیه به یونهای سازندهاش تجزیه میشود و بلافاصله بعد از شلیک به شکل نور و گرما انرژیاش در محیط پخش میشود و البته فرد یک موج پلاسمای داغ پوست پرتغالی را حس میکند. البته اگر فاصله نزدیک باشد، همان اتفاق برخورد گلوله برای فرد رخ میدهد و فرد زخمی خواهد شد. پس هرچیز سریعی خطرناک است حتی اگر پوست پرتغال باشد.
– ابا اباد