بالا برویم پایین بیاییم، ما جهان را آنگونه میبینیم که میتوانیم ببینیم، نه آنطوری که هست. ما هیچگاه دسترسی مستقیمی به جهان فیزیکی نداریم و همواره جهان را از دریچهی حواس خودمان میبینیم. پس هر آنچه حواس ما به ما بدهد، ما جهان را همانطور میبینیم. اگر به شکلی بفهمیم که جهان فیزیکی متفاوت از چیزیست که ما حسش میکنیم، از آن به بعد حواس ما چیز متفاوتی به ما نشان نمیدهد. بلکه ما صرفا قبول میکنیم که جهان اینگونه که ما میبینیم نیست. مثلا من و شما میدانیم که در هر لحظه میلیاردها نوترینو از بدن ما عبور میکند. اما ما که آنها را احساس نمیکنیم. ما صرفا با آزمایشات این موضوع را نشان دادهایم و قبول کردهایم که آنها در حال عبور از درون بدن ما هستند.
شما در اینجا یا هر متن علمی دیگری این واقعیت را میخوانید و میشنوید و بعد هر وقت اسم نوترینو را میشنوید، یادتان میآید که میلیاردها نوترینو در حال عبور از بدن شماست. اما هیچوقت به علت عبور نوترینو از بدنتان، ناگهان از خواب نمیپرید.
یک مثال بسیار خوب از این موضوع، خطاهای دید ما و عدم انطباق آن با واقعیت فیزیکیست.
شما شاید کلاس اول یا دوم دبستان یا نهایتا سوم دبستان بودهاید که معلم نقاشی، رنگهای مختلف را جلوی شما گذاشته و از شما خواسته است که رنگها را با همدیگر ترکیب کنید و نتیجه را ببینید. شما یکی یکی رنگها را ترکیب کردهاید و ناگهان در میانهی این بازی، به ترکیبی معجزه آسا پی بردهاید. شما همانموقع کشف کردید که ما وقتی رنگ زرد را با رنگ آبی مخلوط میکنیم، رنگ سبز ساخته میشود. شما ابتدا این را باور نمیکردید و دوباره بازی را تکرار کردید و دوباره دیدید که وقتی رنگ آبی را با رنگ زرد ترکیب میکنید و کمی آن را هم میزنید، به رنگ سبز دست پیدا میکنید. کم کم سعی میکنید ترکیب رنگهای دیگر را هم پیدا کنید. از آن به بعد هروقت بچههای دیگر شاید کوچکتر از خودتان را دیدید، این معجزه را به آنها نیز نشان دادید و آنها هم مثل شما شاخ در آوردند. شما و آن کودکان اکنون این موضوع را میدانید و برایتان کاملا طبیعی و عادیست.
اما راستش را بخواهید، این رنگ سبز صرفا خطای دید است و ربطی به جهان خارج ندارد. این فقط گیرندههای نوری چشمان ماست که وقتی نور زرد و نور آبی را در کنار هم میبینید، دچار خطا شده و آن را به عنوان رنگ سبز به مغزمان منتقل میکند. اما از نظر فیزیکی، ترکیب کردن فوتونهای نور زرد و فوتونهای نور آبی منتهی به فوتونهای نور سبز نمیشود. یعنی اگر ما کمی رنگ زرد و همان میزان رنگ آبی را با یکدیگر ترکیب کنیم و بعد دستگاهی مقابل آن قرار دهیم که طول موج فوتونهای حاصل از این ترکیب را به ما نشان دهد، این دستگاه فوتونهای در ناحیهی آبی با طول موج ۴۷۰ نانومتر و فوتونهای در ناحیهی زرد با طول موج ۵۸۰ نانومتر را به ما نشان میدهد و وجود فوتونهایی در ناحیهی نور سبز را به ما اعلام نمیکند.
یا خیلی سادهتر مثلا اگر یک فیلتر نور زرد را مقابل این رنگ سبز نگه دارید، در آن سوی فیلتر شما رنگ آبی را میبینید. اگر ترکیب زرد و آبی منجر به رنگ سبز واقعی میشد، فیلتر نور زرد نباید مانع عبور نور سبز میشد. حالا دفعهی بعد که شما این ترکیب را ببینید، باز هم آن را سبز میبینید، اما ذهنتان به شما میگوید که درست است که من این را سبز میبینم ولی این همان زرد و آبی است.
حالا باید از خودمان بپرسیم که چه چیزهایی با آنچه ما میبینیم، متفاوت است ولی ما هنوز آنها را نشناختهایم؟
– ابا اباد