اگر شما یک جغد باشید و بخواهید در بیشه یا جنگل و در آرامش شب به شکار جوندگان و حشرات بپردازید، به چه چیزهایی نیاز دارید؟
احتمالا پاسخ شما داشتن چشمانی با قابلیت دید در شب باشد. اما جغدها شکار خود را با چشمهایشان پیدا نمیکنند، بلکه آنها صدای طعمه را میشنوند. اما حتی اگر گوشهای بسیار قوی داشته باشید، با چند بار بال زدن، حتما آن موشی که لابلای علفهاست، صدای بال زدن شما را میشنود و قبل از اینکه به او برسید، از دستتان فرار میکند. از طرف دیگر، اگر بخواهید محل دقیق طعمه را پیدا کنید، نباید صدای بالهایتان مزاحم شنیدنتان شود.
تکامل از طریق انتخاب طبیعی به ما میگوید که در گذشته دو گروه جغد بوده اند، آنهایی که پر سر و صدا تر بوده اند و آنهایی که بی سر و صدا تر بوده اند. اما طعمهها از دست پر سر و صداها فرار کرده اند و آنها غذای کمتر و شانس بقای کمتری در مقایسه با کم سر و صداها داشته اند. رفته رفته در نسلهای متعدد تعداد کم سر و صداها زیاد شده و پر سر و صداها از بین رفته اند.
در هر صورت حالا ما جغدهایی را میبینیم که وقتی پرواز میکنند، صدای بال زدن آنها بسیار کم است و با دستگاههای سنجش صدا، به سختی قابل ثبت کردن است، چه رسد با گوش یک انسان معمولی. موضوع پرواز بی سر و صدای جغدها، بسیار مورد علاقهی دانشمندان و مهندسان رشتههای هوانوردی و هوافضاست که تحقیقات زیادی همچنان پیرامون آن وجود دارد. شاید فهم علت بی سر و صدا بودن پرواز جغدها، به انسان در ساخت هواپیماها و هلیکوپترها یا حتی پرهها و فنهای بی سر و صدا کمک کند.
اما مگر جغدها چگونه بال میزنند که تقریبا هیچ صدایی تولید نمیکنند؟
تاکنون علل مختلفی برای آن یافت شده است. اما یکی از مهمترین آنها، به شکل خاص پرهای جغد باز میگردد. ساختار پرهای لبهی بال جغد، شبیه دندانههای یک شانه، بسیار منظم و موازی با یکدیگر قرار گرفته است. هنگامی که هوا از درون این پرها میگذرد، رژیم جریان هوا، آرام (laminar) است. در حالیکه در دیگر پرندهها، جریان هوا وارد رژیم اغتشاشی (turbulent) میشود. برای درک تفاوت این دو رژیم جریان، تصور کنید درون یک کانال آب، در چند نقطه و با یک سرنگ، مقداری رنگ تزریق کنیم. در رژیم آرام، خطوط رنگی که در آب ایجاد میشود، موازی با یکدیگر حرکت میکند و در رژیم اغتشاشی، این خطوط جریان به صورت منظم حرکت کرده و با یکدیگر مخلوط میشوند. در مثال پرهای جغد، به خاطر رژیم آرام جریان، اصطکاک هوا با پرها به حداقل میرسد و در نتیجه، ما صدایی نمیشنویم.