جامعهی مترقی
چند وقت قبل در راه رفتن به انستیتویی که در آن فعالیت میکنم، از یک نانوایی سر راه، یک نان franzbrötchen گرفتم که همراه با قهوه و به عنوان صبحانه بخورم. بعد از خوردن صبحانه خواستم پاکت نان را دور
اهرام مصر و فرمیونها
یک ذهن متوهم میتواند هرچیزی را به هرچیزی ربط بدهد. میتواند از هر پدیدهای، تفسیری دلخواه ارائه دهد. میتواند تاریخ را وارونه جلوه دهد و هر برداشت دلخواهی از تاریخ داشته باشد. اما ذهن علمی به اعداد دقت میکند، از
جریان تاریک کهکشانها
یک موقعی آن زمان که ما توی کوچه گل کوچیک بازی میکردیم، یک بار یکی از بچهها توانست توپی را به صورت کات دار شوت کند و گل بزند. آن موقع همه محو ضربههای کاتدار رونالدینهو بودند و همه میخواستند
تغییر نگرش انسانها
مدتها قبل در یک جلسهی کاری با فردی در حال بحث روی یک موضوع کاری بودم. من کاملا مطمئن بودم که آن فرد در اشتباه است. چرا که قبلا تجربهی مواجهه با آن مساله را داشتم و نسبت به آن
به کدهای طبیعت دست نبریم
یکی از سختترین کارها برای من همواره تغییر کدهاییست که دیگران نوشتهاند. آدم اول فکر میکند که اگر کد نوشته شده توسط یک پژوهشگر دیگر را بگیرد و قسمتی از آن را اصلاح کند، در زمان صرفه جویی کرده است.
آنتروپی شانون
ما معمولا هرکجا اسمی راجع به آنتروپی میشنویم، مربوط به جنبهی ترمودینامیکی آن است. ما به طور کلی آنتروپی را به عنوان معیاری از بینظمی تعریف میکنیم. مثلا اگر یک لیوان از دستمان بیفتد و به هزار تکه تقسیم شود،