اَبا اِباد

تصویر یزی کوکوچکا
تصویر : یزی کوکوچکا، بزرگترین کوهنورد عصر طلایی کوهنوردی لهستان. او دومین انسانی بود که موفق شد تمام چهارده قله‌ی هشت هزارمتری کره‌ی زمین را فتح کند.

عصر طلایی کوهنوردی لهستان

چندین دهه بود که جنگ جهانی دوم به پایان رسیده بود و مردم کشورهای اروپای‌ شرقی، تحت سلطه‌ی شوروی سابق، در بدترین شرایط اقتصادی بودند و شدیدترین فشارهای اقتصادی را تحمل می‌کردند. مردمی که چندین سال درگیر خسارت‌های ناشی از جنگ جهانی دوم بودند، حالا باید خسارت‌های ناشی از سوءمدیریت حکومت کمونیستی را تحمل می‌کردند و البته در این حکومت رعب و وحشت، صدایشان هم به جایی نمی‌رسید. بلکه حتی نمی‌توانستند به این وضع اعتراض کنند و کوچک‌ترین اعتراضات، با شدیدترین برخوردها از سمت حکومت کمونیستی روبرو می‌شد. در همین کشور آلمان، حتی بیش از سی سال پس از فروریختن دیوار برلین، وقتی از برلین غربی به برلین شرقی می‌روید، تفاوت را بخوبی احساس می‌کنید و اگر روزی در برلین گم شوید، از ظاهر خیابان‌ها و ساختمان‌ها می‌توانید حدس بزنید که در برلین‌ شرقی قرار دارید یا غربی.

بعد از اتحاد آلمان، آلمان شرقی تقریبا چیزی به جز محصولات کشاورزی برای عرضه به جهان آزاد نداشت. تفکر کمونیستی این قسمت از آلمان را بشدت عقب نگه داشته بود. البته آلمان شرقی نسبت به دیگر کشورهای اروپای شرقی وضعیت بهتری داشت. چرا که حکومت‌ شوروی می‌خواست به هر شکل جلوی غرب خودش را موفق نشان بدهد و از همین بابت، آلمان شرقی جایی بود که مرتبا با آلمان غربی مقایسه می‌شد و باید در این رقابت موفق می‌بود. وضعیت اقتصاد و فرهنگ و اجتماع در کشوری مثل لهستان به مراتب وخیم‌تر‌ بود.

اما در این وضعیت بغرنج مردم باید چکار می‌کردند؟

مگر این مردم خودشان سلطه‌ی حکومت کمونیستی را بر کشورشان انتخاب کرده بودند؟ قطعا خیر. آن‌ها صرفا به خاطر جبر‌ جغرافیایی و تقسیمات بعد از جنگ جهانی ذیل حکومت شوروی قرار گرفته بودند. حتی خود مردم روسیه هم در آن زمان نقشی در انتخاب حکومت کمونیستی نداشتند. آن‌ها صرفا تقاص تفکرات اشتباه پدرانشان را می‌دادند. اما یادمان باشد که در تاریک‌ترین شب‌ها نیز ستاره‌ها می‌درخشند. حتی در آسمان تاریک‌ آن روزهای لهستان. آن ستاره‌ها اما، ستارگان کوهنوردی لهستان در فاصله‌ی بین پایان جنگ جهانی و آغاز هزاره‌ی سوم بود.

از دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به عنوان عصر طلایی (golden age) کوهنوردی لهستان یاد می‌شود. در این دوره، کوهنوردان لهستان علیرغم مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشورشان، سلطان بلامنازع کوه‌های هیمالیا بودند. با اینکه لهستان آن زمان در حال مبارزه برای استقلال و رهایی از حکومت کمونیستی شوروی بود، این کوهنوردان لهستانی کارهایی کردند که هیچکس تا آنموقع جرأت انجام آن‌ها را نداشت. آن‌ها اولین کسانی بودند که در فصل زمستان، به بلندترین کوه‌های جهان از جمله اورست، ماناسلو، دائولاگیری، چو اویو، کانچن جونگا، آناپورنا و لوتسه صعود کردند.

با این حال، چنین موفقیت‌هایی با هزینه جدی همراه بود: ۸۰ درصد از بهترین کوهنوردان ارتفاعات لهستان در همان دوره‌ای که این اولین صعودها را دنبال می‌کردند،در کوه‌های مرتفع جان باختند.راستش را بخواهید بسیاری بر این باورند که کوهنوردان لهستانی به این دلیل بسیار سرسخت بودند که زندگی‌شان در وطنشان بسیار دشوار بود. آنها اعضای خانواده خود را در جنگ جهانی و پیامدهایش از دست داده بودند و آنقدر فقیرتر از همتایان غربی خود بودند که حتی بخش زیادی از تجهیزات کوهنوردی‌شان را خودشان می‌ساختند. بله روزهای سخت انسان‌های سخت می‌سازد.

– ابا اباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *