اَبا اِباد

احتمال، اساس جهان

احتمال، اساس جهان

ما فرزند احتمالیم، هرچقدر هم پیچیده باشیم، باز هم خروجی قوانین احتمال هستیم. یک بازی منچ را در نظر بگیرید. فکر می‌کنم همه در کودکی یا بزرگسالی منچ بازی کرده اند. قوانین منچ بسیار ساده است. برای ورود یک مهره به زمین، لازم است جفت شیش بیاورید. در ادامه هر بار تاس بریزید، هر عددی که بیاید، به همان میزان حرکت کنید.

شما می‌توانید بدون لحظه ای فکر کردن، مرتبا تاس بریزید تا اینکه چهار مهره را به چهار خانه‌ی انتهای مسیر برسانید. فقط کافی‌ست به اندازه‌ی کافی صبور باشید و به ریختن تاس ادامه دهید. شاید یکی از دلایلی که منچ لذت‌بخش است، همین باشد که شما آنقدر نیاز ندارید فکر کنید. تاس را بریز، مهره را حرکت بده و مجددا تاس را بریز. به همین سادگی.

قانون حاکم بر جهان نیز، به همین شکل است. شاید تنها تفاوتش این باشد که به جای چهار بازیکن، میلیون‌ها بازیکن در بازی هستند و همچنین بازی میلیون‌ها سال ادامه دارد.

چه کسی زمین را در فاصله‌ای مناسب از خورشید قرار داده که حیات روی آن شکل بگیرد؟ احتمال.

هزاران سیاره هستند که در اطراف ستار‌ه‌هایی در حال چرخش هستند، اما در فاصله‌ای مناسب قرار ندارند. یکی دور و دیگری نزدیک است. اما زمین در این بازی جفت شیش آورده و در فاصله‌ی مناسبی قرار گرفته است.

آیا با برنامه ریزی بوده؟ خیر.

چون آنجا قرار گرفته، حیات روی آن شکل گرفته است. ولی عکس آن صحیح نیست. آنجا قرار نگرفته که حیات روی آن شکل بگیرد. اگر مریخ نیز در این فاصله‌ی مناسب قرار می‌گرفت و میدان مغناطیسی‌اش را از دست نمی‌داد، احتمالا حیات روی مریخ نیز شکل می‌گرفت.

احتمالا چند صد سال نوری آنطرف‌تر نیز سیاره‌ی دیگری جفت شیش آورده و حیات روی آن ایجاد شده است و احتمالا آن موجودات هوشمند ایجاد شده نیز فکر می‌کنند، لطف و محبت خاصی به سیاره‌شان وجود داشته که آن‌ها ایجاد شده اند.

آیا ماه در این فاصله قرار گرفته که شب‌های تاریک ما را روشن کند؟

آیا ستاره‌ی قطبی بر روی قطب شمال ثابت است تا به ما در جهت یابی کمک کند؟

آیا زمین دارای میدان مغناطیسی شده که از حیات روی زمین در مقابل ذرات پرانرژی متصاعد شده از خورشید محافظت کند؟ آیا حیوانات به وجود آمده اند که ما از آن‌ها تغذیه کنیم؟

در واقع خیر. همه‌ی این موارد اتفاقاتی بوده که به نفع ما تمام شده است.

ممکن بود زمین در فاصله‌ی نزدیک‌تری به خورشید قرار بگیرد، آنوقت هیچ حیاتی روی آن شکل نمی‌گرفت. ممکن بود که قمر زمین یعنی ماه، بسیار بزرگ‌تر بود و چرخش آن به دور زمین، جذر و مد‌های آنچنان عظیمی ایجاد می‌کرد که هیچ حیاتی روی خشکی شکل‌ نمی‌گرفت.

ممکن بود در آسمان زمین مانند آسمان زهره ابرهای سولفوریک اسید وجود داشته باشد و شرایط اسیدی، اصلا اجازه‌ی ادامه‌ی حیات روی زمین را نمی‌داد. ما فقط خوش شانس بوده ایم و جفت شیش آورده ایم، همین.

– اَبا اِباد

2 دیدگاه دربارهٔ «احتمال، اساس جهان»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *