اَبا اِباد

صحنه‌ای از فیلم زیبای "مردی که بی‌نهایت را می‌دانست" محصول سال ۲۰۱۵

رامانوجان

جهان انسانی برخلاف جهان فیزیکی، مملو از عدم قطعیت‌هاست و به سختی قابل پیش‌بینی‌ست. ما اکنون می‌توانیم به طور دقیق پیش‌بینی کنیم که فلان سیاره یا فلان ستاره در چند میلیارد سال بعد چه وضعیتی خواهد داشت، اما نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم که این انسان یک سال بعد و ده سال بعد کجا قرار دارد و چه کاری می‌کند. ما می‌توانیم وضعیت وقوع یک طوفان را در چند هفته و چند ماه بعد پیش‌بینی کنیم، اما نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم که مردم این جامعه، چند ماه بعد دست به چه کاری خواهند زد و این جامعه به کدام سمت و سو خواهد رفت. شاید به همین خاطر است که پیشگویی‌های نوسترآداموس‌ها برای خیلی از انسان‌ها بسیار جذاب است و آدم‌ها انقدر پول خرج طالع‌بینی و آسترولوژی و این چیزهای خرافی می‌کنند. انسان ها امیدوارند که اطلاعات اندکی از آینده‌ی خودشان پیدا کنند. پیش‌بینی آینده‌ی انسان‌ها امری به غایت دشوار است. به پیش‌بینی‌های خودتان راجع به انسان‌ها در گذشته ، نگاه کنید.

چقدر از آن‌ها درست از آب در آمده است؟

چه بسیار کودکانی که معلمشان به آن‌ها گفته بود که “تو بزرگ شوی هیچی نمی‌شوی” و حالا همان دانش آموز بزرگ شده و اتفاقا بیشتر از بقیه برای خودش کسی شده است. اجازه دهید کمی به تاریخ نگاه کنیم. فرض کنید یک دانشجو درسش افتضاح بوده و ترک تحصیل کرده و بعد کارمند بانک شده و آنجا هم مدیرش از کارش راضی نبوده و از آنجا نیز اخراج شده است.

حالا به نظرتان چه اتفاقی برای او افتاده است؟

برخلاف چیزی که ممکن است به ذهن ما خطور کند، او شده صادق هدایت بزرگ‌ترین نویسنده‌ی معاصر ایران که اساتید ادبیات دانشگاه‌های ایران و جهان باید پیش او لنگ بیندازند و بوف کورش را زیر و رو کنند تا ادبیات یاد بگیرند. یا مثلا بگویند یک‌ نفر کارمند اداره‌ی ثبت اختراعات است و هر روز صبح باید بیاید سر کار تا بوق سگ، اختراعات بقیه را بایگانی کند. حالا به نظرتان او چه سرنوشتی در انتظارش است؟ آیا قرار است در همان اداره بازنشسته شود و زندگی‌اش به زدن چند تا مهر و جمع کردن چند تا کاغذ روی هم خلاصه شود؟ برخلاف انتظار ما از وضعیت آینده‌ی این شخص، او شده بزرگترین‌ دانشمند قرن بیستم یعنی آلبرت اینشتین.

به شما می‌گویند که یک جوانی در قرن نوزدهم در یک شهر بسیار کوچک هندوستان زندگی می‌کند. او بسیار بسیار فقیر است و مبتلا به بیماری‌های مختلفی‌ست و خیلی ضعیف است و نمی‌تواند کار کند. از همین بابت، برای گذران زندگی، فقط وابسته‌ به حمایت‌های یک خیریه است. حالا شما چه پیش‌بینی از او خواهید کرد؟ این شخص سرینیواسا رامانوجان نام دارد که یکی از بزرگ‌ترین ریاضی‌دانان قرن بیستم و بلکه تمام اعصار است. در سال ۱۸۸۰ وقتی که تنها ۱۵ سال سن داشت، یک کتاب ریاضی در ریاضیات محض و کاربردی پیدا کرده و خودش شروع به خواندن آن نمود. او سپس شروع به ارائه‌ی نظریات خودش در ریاضیات می‌کند. او در سال ۱۹۱۱ چند مقاله در ژورنال‌های هندی چاپ کرد و آوازه‌ی کارهای او به گوش ریاضیدان انگلیسی، گادفری هاردی رسید. گادفری هاردی نیز او را برای همکاری علمی به کمبریج دعوت کرد. همکاری این دو، منجر به اکتشافات زیادی در حوزه‌ی نظریه‌ی اعداد گردید. به طوری که رامانوجان در سال ۱۹۱۸، به عضویت انجمن سلطنتی لندن در آمد.

تصویر فوق: صحنه‌ای از فیلم زیبای “مردی که بی‌نهایت را می‌دانست” محصول سال ۲۰۱۵، که به زندگی این ریاضیدان بزرگ می‌پردازد. پیشنهاد می‌کنم حتما این فیلم را ببینید.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *