اَبا اِباد

تصویر بالا دیدگاه لامارک (رد شده) و تصویر پایین، دیدگاه داروین (مورد قبول) را در تکامل طبیعی

قیاس علمی و تکامل طبیعی

تصویر بالا دیدگاه لامارک (رد شده) و تصویر پایین، دیدگاه داروین (مورد قبول) را در تکامل طبیعی نشان می‌دهد. از دید پوپر، تکامل طبیعی داروینی از طریق فرآیندی مشابه قیاس اتفاق می افتد.

می‌گویند کارل پوپر، فیلسوف بزرگ معاصر، کلاس‌های درس فلسفه‌ی علمش را با یک جمله‌ آغاز می‌کرد. او وقتی وارد کلاس می‌شد، خطاب به دانشجویان می‌گفت “مشاهده کنید”. او سپس سکوت می‌کرد و هیچ چیزی نمی‌گفت. او صبر می‌کرد تا اینکه بالاخره یکی از دانشجویان، بپرسد “ما چه چیزی را باید مشاهده کنیم؟“. این اولین درس فلسفه‌ی علم کارل پوپر است.

اشتباهی که بسیاری از تجربه گرایان و دانشمندان، هنوز به آن دچارند و از این موضوع اطلاع دقیقی ندارند. شما بدون داشتن یک دانش زمینه‌ای و به واقع، بدون داشتن یک نظریه، چه چیزی را می‌خواهید مشاهده کنید؟

از نگاه پوپر، مشاهده‌ی علمی بدون داشتن یک دانش اولیه، اصلا ممکن نیست. شما باید با یک دید اولیه بدانید که می‌خواهید چه چیزی را مشاهده کنید، در این مشاهده باید به دنبال چه چیزی باشید، چطور مشاهده کنید و چطور مشاهدات خود را تفسیر کنید. پس ابتدا این نظریه است که وارد می‌شود و سپس از طریق مشاهدات، نظریه تایید یا رد می‌شود. اما عکس آن صحیح نیست. اینطور نیست که شما با صرفا مشاهده، به یک نظریه‌ دست پیدا کنید. شما باید ابتدا نظریه‌ی اولیه را در دست داشته باشید تا بدانید به دنبال چه چیزی می‌گردید.

شاید بتوان گفت که یک نظریه در ابتدا تنها حدس زده می‌شود و اینطور نیست که از داده‌های پیشین استخراج شود.

پوپر گویی با این استدلال، اساس استقراء علمی یا induction را زیر سوال برده و بنای قیاس علمی یا deduction را می‌نهد. اما پوپر در ادامه‌ به یک موضوع بسیار جالب‌تری اشاره می‌کند. اینکه تکامل طبیعی داروینی نیز از طریق فرآیندی شبیه قیاس علمی اتفاق می‌افتد. در مقابل تکامل طبیعی که لاماراک به آن باور داشت، به چیزی شبیه استقراء شبیه است.

اما ما امروزه می‌دانیم که تکامل طبیعی از طریق فرآیندی که داروین توضیح داد، اتفاق می‌افتد و نظریه‌ی لامارک برای تکامل طبیعی به کلی منسوخ شده است. از دیدگاه لامارک، گردن زرافه به این خاطر دراز شده است که زرافه‌های مختلف برای اینکه به شاخه‌های بلند برسند، گردنشان را کشیده اند. یعنی طبیعت با مشاهده‌ی داده ها (بلندی درختان) به این نتیجه رسیده که باید گردن زرافه درازتر شود. درست همانند استقراء علمی که ابتدا هیچ نظریه‌ای ندارد و می‌خواهد فقط با نگاه کردن به مشاهدات، به یک نظریه‌ برسد، طبیعت نیز با نگاه به نیاز زرافه یعنی شاخه‌های بلند، منجر به دراز شدن گردن او می‌شود.

اما همانطور که گفته شد، طبیعت با چنین مکانیزمی تکامل را صورت نمی‌دهد. بلکه تکامل طبیعی به همان شکلی که داروین توضیح داد، اتفاق می‌افتد. از دیدگاه داروین، طبیعت ابتدا دو زرافه ساخته که یکی گردنش از دیگری درازتر بوده است و سپس با قیاس آن با مشاهدات (بلندی درختان) به زرافه‌ی با گردن درازتر، شانس بیشتری برای بقا می‌دهد. مانند قیاس علمی که ابتدا نظریات را می‌سازد، طبیعت نیز ابتدا زرافه‌ها را می‌سازد. سپس مانند قیاس علمی که نظریات را با مشاهدات امتحان می‌کند و بهترینش را انتخاب می‌کند، طبیعت نیز ‌زرافه‌ها را با شرایط محیطی می‌سنجد و بهترین زرافه که دارای بلندترین گردن است، انتخاب می‌کند. پس گویی طبیعت نیز برای تکامل از قیاس استفاده می‌کند.

یعنی این فرمول ساده‌ : اول آن را بساز، بعد با مشاهدات مقایسه‌اش کن، اگر خوب بود نگه دار، اگر بد بود دور بینداز.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *