دنیایی را تصور کنید که در آن با وقوع یک انفجار در تلّی از خاک، ناگهان یک خانه ساخته شود. یا با ریختن تکههای یک لیوان شکسته بر روی زمین، یک لیوان کامل و سالم ایجاد شود. یا با گرم کردن ظرفی از آب، آب به جای جوش آمدن، یخ بزند. یا اینکه کمی شکر را درون یک لیوان چای ریخته و هم بزنید و پس از چند دقیقه یک حبه قند درون لیوان چایتان شکل بگیرد. یا اینکه تکهای ذغال پس از سوختن به یک تکه چوب تبدیل شود.
چرا ما به شکل طبیعی انتظار هیچ یک از این رخدادها را نداریم و وقوع آنها برای ما عجیب و غریب و دور از انتظار است؟
پاسخ آن در مفهومی ترمودینامیکی به نام آنتروپی (یا بینظمی) نهفته است. طبق قانون دوم ترمودینامیک، فرآیندهای طبیعی تمایل دارند به سمت بینظمی بیشتر (آنتروپی بیشتر) حرکت کنند. مجددا مثال لیوان را در نظر بگیرید. بینظمی یک لیوان شکسته، از بینظمی یک لیوان سالم بیشتر است. پس اگر لیوان سالمی از دست ما بیفتد، انتظار داریم طبق این قانون، لیوان بشکند تا به بینظمی بالاتر برسد. اما هیچوقت انتظار نداریم که با ریختن تکههای یک لیوان شکسته بر روی هم، ناگهان به لیوان سالم برسیم. فرآیند ذوب شدن یک تکه یخ را در نظر بگیرید. مولکولهای آب در حالت مایع آزادانه به اطراف حرکت میکنند، اما در حالت جامد در یک قالب یخ، مولکولها نمیتوانند آزادانه به اطراف حرکت کنند. پس بینظمی در حالت مایع از حالت جامد بیشتر است. طبق قانون دوم ترمودینامیک، فرآیندهای طبیعی به سمت افزایش آنتروپی حرکت میکنند. به همین خاطر ما طبیعتا انتظار داریم با گرم کردن یخ، یخ ذوب شود اما عکس آن برای ما غیرطبیعی است. البته این افزایش بینظمی همواره کاملا واضح نیست و در بعضی موارد بایستی تغییر آنتروپی محاسبه شود تا متوجه این افزایش بینظمی شویم. جنبهی دیگری از قانون دوم ترمودینامیک، تعیین جهت بردار زمان است. اگر یک فیلم صامت را در جهت عکس برای شما پخش کنند، به راحتی بعد از مدت کوتاهی متوجه خواهید شد که روند اتفاقات در این فیلم طبیعی نیست. مثلا بخار از هوا به لیوان چای باز میگردد یا دود از هوا به داخل سیگار میرود و سیگار همزمان با سوختن رفته رفته به حالت اولیه و کامل میرسد. در این فیلم، همهی پدیدهها در جهت کاهش بینظمی و افزایش نظم حرکت میکنند.