اَبا اِباد

ابوعلی سینا

به آینده بچسب

امروز: – یک پزشک انترن خیلی بهتر از ابن سینا و‌ جالینوس شما را درمان می‌کند.

– یک دانش آموز پیش‌ دانشگاهی رشته‌ی ریاضی فیزیک مسائل‌ هندسه را بهتر از اقلیدس و فیثاغورس حل می‌کند.

– یک فارغ التحصیل روانشناسی خیلی بیشتر از مولانا و سعدی روح و روان انسان‌ها را می‌شناسد.

– یک لیسانسه‌ی عمران ساختمان‌های خیلی باکیفیت‌تر و محکم‌تری از شیخ بهایی برایتان می‌سازد.

– یک دانشجوی سال دوم رشته‌های فنی مسائل فیزیک را خیلی بهتر از نیوتن حل می‌کند.

– یک دانشجوی داروسازی که درس فارموکولوژی (داروشناسی) پاس کرده، خیلی بهتر از زکریای رازی تاثیرات داروها را می‌شناسد.

– تکنیک‌هایی که یک کارگردان جوان بیست و چند ساله برای فیلمبرداری استفاده می‌کند، خیلی بهتر‌ و جذاب‌تر از تکنیک‌هایی‌ست که هیچکاک در فیلم‌هایش از آن‌ها استفاده می‌کرده است.

– یک فیلسوف که امروز زنده است، ایده‌های فلسفی بسیار بیشتر و دقیق‌تری از افلاطون و ارسطو دارد.

– یک دانشجوی لیسانس رشته‌ی فیزیک، خیلی بهتر‌ و دقیق‌تر از خیام جهان و کیهان را می‌شناسد.

– کسی که اقتصاد و سیاست می‌داند، خیلی بهتر از همه‌ی پادشاهان قدیم می‌داند که روش درست کشورداری چیست.

– یک دانشجوی رشته‌ی شیمی هزاران برابر بیشتر از جابر ابن حیان از شیمی می‌داند.

همه‌ی موارد فوق برای کل دنیا‌ بدیهیات است به جز ما ایرانیان که می‌خواهیم این بدبخت‌ها را از قبر بیرون بکشیم تا برای مشکلات ما‌ در قرن بیست و یکم، راه حل ارائه دهند. همه‌ی دنیا به آینده و ایده‌های جدید فکر می‌کنند و ما می‌خواهیم به گذشته برگردیم. همه‌ی این افراد در زمان خود، تکرار می‌کنم “در زمان خود” کارهای بزرگی کرده‌اند و شایسته است همواره از آن‌ها یاد‌ کنیم. حتی می‌توان گفت که اگر آن‌ها در این زمان زندگی می‌کردند، می‌توانستند مجددا کارهای بزرگتری هم بکنند. اما آن‌ها مدت‌هاست که دیگر نیستند تا ایده‌های خود را توسعه دهند، ولی دیگران ایده‌های آن‌ها را گرفته‌اند و بر آن‌ها افزوده‌اند و توسعه‌شان داده اند.

در واقع ما منفک از گذشته نیستیم، ما ادامه‌ی همان گذشته هستیم. چیزهایی که ما امروز راجع به روح و روان انسان می‌دانیم نسخه‌ی بروزرسانی شده یا آپدیت شده‌ی همان چیزی‌ست که مولانا راجع به انسان می‌دانسته‌ است. حالا ما باید ایده‌های امروزی که‌ همان ایده‌های قدیمی را نیز در دل خود‌ دارند استفاده کنیم، نه اینکه دوباره به سراغ ایده‌های قدیمی برویم و انتظار داشته باشیم که مشکلات امروز ما را حل کنند. نیازی نیست ما هر بار از صفر شروع کرده و چرخ را از نو اختراع کنیم. از طرف دیگر مشکلات جدید به راه حل های جدید و به افکار و ایده‌های جدید نیاز دارد. ‌ایده‌های قدیمی نهایتا شاید به ما سرنخ بدهد، اما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که کل راه حل را از آن‌ها دریافت کنیم.

این دقیقا شبیه این است که امروز یک کمپانی سازنده‌ی گوشی تلفن همراه بگوید این گوشی نوکیا مدل ان ۹۵ یک زمانی خیلی خوب بود. برویم ببینیم از چه تکنولوژی در آن استفاده کرده بودند که ما هم از آن استفاده کنیم و موفق شویم. حال اینکه اگر چنین کاری کند، با مخ می‌خورد زمین. این کمپانی برای اینکه موفق شود باید برود گوشی‌های روز را ببیند، خلاقیتی به خرج دهد و چیزی به آن اضافه کند تا موفق شود. خلاصه اینکه غرق شدن در گذشته، چنگ انداختن به گذشتگان، نگاه نوستالژیک به مسائل و گذشته پرستی، همگی موانع خلاقیت و نوآوری هستند. دیگر وقت آن رسیده که از گذشته در بیاییم و به پیشواز آینده برویم.

– ابا اباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *