اَبا اِباد

جهان عجیب دو بعدی

جهان عجیب دو بعدی

راستش ما باید از بابت خیلی چیزها خوشحال باشیم. ما خیلی خوش‌شانس بوده ایم که اکنون هستیم. رخ دادن هر اتفاقی برای یکی از اجداد ما، جلوی به وجود آمدن ما را می‌گرفت. اگر هریک از هزاران اجداد ما پیش از تولد فرزندش، در یک جنگ یا در یک بیماری یا هر حادثه‌ی دیگری کشته می‌شد، قاعدتا ما هم الان اینجا نبودیم‌ و نمی‌توانستیم با یکدیگر صحبت کنیم. برای به وجود آمدن ما، در سطح اول دو نفر (مادر و پدر)، در سطح دوم چهار نفر (مادربزرگ مادری و پدربزرگ مادری و مادربزرگ پدری و پدربزرگ پدری)، در سطح سوم ۸ نفر، در سطح چهارم ۱۶ نفر، در سطح پنجم ۳۲ نفر، در سطح ششم ۶۴ نفر و همینطور دیگر مضارب ۲، لازم بود که ما امروز اینجا باشیم.

اگر هر سطح را سی سال در نظر بگیریم، در به وجود آمدن هریک از ما، تنها طی دویست سال اخیر ۲+۴+۸+۱۶+۳۲+۶۴ یعنی ۱۲۶ نفر مستقیما نقش داشته‌اند و نبود هریک‌ از این ۱۲۶ نفر، باعث می‌شد که ما امروز نباشیم. حالا نمی‌خواهم وارد بحث‌های اگزیستانسیالیسم بشوم و بپرسم که آیا زندگی واقعا ارزش زیستن را دارد که بگوییم خوشبخت بوده‌ایم یا نه؟

به جای آن می‌گویم که این یک خوش‌شانسی‌ست که ما امروز اینجا هستیم و داریم با هم صحبت می‌کنیم، چون می‌توانستیم کلا نباشیم‌ و یکی از میلیون‌ها اسپرمی باشیم که به تخمک نرسید و شکست خورد. حالا که هستیم‌ و امکانش را داریم، می‌توانیم کاری کنیم که بگوییم خوش‌شانس بوده‌ایم. اگر بتوانیم کاری کنیم که با آن احساس خوشبختی و خوشحالی کنیم، می‌توانیم ادعا کنیم که ما خوش‌شانس بوده‌ایم که به وجود آمده‌ایم. ولی اگر نتوانیم کاری کنیم و‌ همواره احساس بدبختی کنیم، خب آنوقت نمی‌توانیم بگوییم خوش‌شانس بوده‌ایم.

اما من قصد داریم خوشبختی و خوش‌شانسی را از سطح ترکیبیات جهان خارج‌ کرده و به سطوح بنیادین جهان ببرم. ما در سطوح بنیادین هم خوشبخت و خوش‌شانس بوده‌ایم. یعنی ویژگی‌های جهان به گونه‌ای‌ست که ما بتوانیم‌ بگوییم خوش‌شانس هستیم. مثلا یکی از این ویژگی‌ها، این است که ما در جهانی سه بعدی زندگی می‌کنیم. این امکان وجود داشت که ما در جهانی دو بعدی زندگی کنیم. اگرچه آن جهان دوبعدی می‌بایست خیلی متفاوت از جهان سه بعدی باشد، اما ایجاد چنین جهانی غیرممکن و محال که نیست.

البته این سه بعد، سه بعدی هستند که ما می‌توانیم‌ مستقیما آن‌ها را ادراک کنیم و کاری به بعدهای دیگری که نمی‌توانیم مستقیما ادراکشان کنیم ندارم. شاید بگویید حالا چه فایده که در جهان سه بعدی زندگی می‌کنیم؟ یکی از فایده‌هایش این است که محلی که غذا می‌خوریم‌ از محلی که غذا را دفع می‌کنیم، متفاوت است. اگر مانند تصویر بالا ما در جهانی دو بعدی مثلا روی یک صفحه‌ی کاغذ زندگی می‌کردیم، اگر یک دهان و یک مقعد مجزا داشتیم که از طریق لوله‌ی گوارش به هم وصل بود، آنوقت از وسط دو نصف می‌شدیم. چون بعد سومی نبود که دو نیمه‌ی بدنمان را به یکدیگر متصل نگه دارد. در یک جهان دو بعدی، تنها راهی که ما می‌توانستیم غذا بخوریم‌ و‌ آن را دفع کنیم، این بود که دهان و مقعدمان یکی بود.

اما خوشبختانه در جهان سه بعدی زندگی می‌کنیم‌ که اینطور نیست. این هم یک‌ خوش‌شانسی‌ دیگر.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *