در یک دو راهی گیر کرده و نمیداند چکار کند، اما به جای اینکه با چند نفر مشورت کند و از علم و تجربه و دیدگاههای متفاوت بهرهمند شود، با جایی تماس میگیرد که برای او سرکتاب باز کنند. به جای اینکه خوب فکر کند و بعد تصمیم درست بگیرد فال حافظ میگیرد و زندگی خودش را به یک کتاب شعر میسپارد. اینهمه آدم عاقل و خردمند اطراف خودش را ول کرده میخواهد یک نفر که قرنها پیش فوت شده و الان استخوانهایش هم باقی نمانده، از طریق یک فرآیند کاملا تصادفی، او را راهنمایی کند.
حالا امروز که دیگر پیشرفته شده و با آسترولوژی میخواهد ببیند که ماه بعد برایش چه اتفاقی میافتد. وقتی هم میگویی آسترولوژی علم نیست، هزار تا تئوری توطئه را سر هم میکند که این کار قدرتهای جهانیست که نمیخواهند ما از آسترولوژی استفاده کنیم.
شخص دیگری در شبکهی جهانی متخصصان(لینکتین) میگفت از کجا میدانید که آسترولوژی حتما نادرست است؟ چرا اینطور قطعی صحبت میکنید؟ از کجا؟ از آنجایی که طبق اصول علمی و دقیق و متقن علم بزرگ آسترولوژی، دوقلوهایی که هر دو در یک روز و یک ساعت و به فاصلهی چند دقیقه به دنیا آمدهاند، بایستی در اوضاع فعلی ستارگان، اتفاقات مشابهی را تجربه کنند. چون این دو هم که در یک روز از یک سال به دنیا آمدهاند. اما میبینیم که اینگونه نیست و دوقلوها در طول شبانه روز و ماه و سال و زندگیشان، اتفاقات و سرنوشت متفاوتی را از سر میگذرانند.
احتمالا شما که دوستدار علم و دانش هستید، فکر میکنید که این خرافات و توهمات مثل آسترولوژی طرفدار ندارد. اما در اینستاگرامتان کلمهی آسترولوژی را جستجو کنید تا پیجهای آسترولوژی با صدها هزار نفر دنبال کننده را بیابید. حالا احتمالا فکر میکنید که این صدها هزار نفر از سر سرگرمی این صفحات را دنبال میکنند. کافیست کامنتهای ذیل این پستها را بخوانید و ببینید افراد تا چه حد زندگیشان را به این موهومات و خرافات بستهاند. دوری از خرافات و موهومات و کنار گذاشتن آنها، یکی از مراحل مهم توسعهی فکری و فرهنگی هر جامعهایست.
محض مثال شما میبینید که اینگونه خرافات در کشورهای اروپایی زمانی آنقدر رایج بوده که حتی وارد زبانها شده است. مثلا کلمهی disaster یا بدبختی و مشکل، ریشه در کلمات لاتین dis (به معنای بد) و astrum (به معنای ستاره) دارد که نشان میدهد در این جوامع تصور میشده که بدبختی از ستارهی بد میآید. یا مثلا کلمهی آنفلوآنزا یا influenza که از کلمهی ایتالیایی influentia گرفته شده که به معنای تاثیر است و آنها نیز در ذهن خودشان، این بیماریها را ناشی از تاثیر ستارگان میدانستهاند. اگرچه این کلمات در این زبانها باقی مانده است، اما قرنهاست که این خرافات کنار گذاشته شده و از فرهنگ جوامع مترقی تا حد زیادی زدوده شده است.
فقط تصور کنید اگر قرار بود برای درمان یک بیماری ساده مثل فلج اطفال، به جای تکیه بر علم و شناخت ویروس فلج اطفال و تهیهی واکسن آن، بر آسترولوژی تکیه میکردیم و منتظر اوضاع ستارگان میماندیم، اکنون اکثرمان یا مرده بودیم یا در همان بچگی فلج شده بودیم.
تصویر بالا: مرگ سیاه یا طاعون سیاه، یکی از کشندهترین پاندمیهای تاریخ بشر بود که در قرن چهارده میلادی، اروپا را در نوردید. در اثر این پاندمی، حدود پنجاه میلیون نفر معادل نصف جمعیت اروپا کشته شدند. از این اتفاق، به عنوان یکی از زمینههای اصلی رنسانس یاد میشود، چرا که در اینجا، انسان اروپایی با پوست و گوشت و استخوان، دریافت که با خرافات و موهومات نمیتوان کاری از پیش برد.
– اَبا اِباد