موضوعی که بیش از هرچیزی توجه من را به فیلمهای زنده یاد علی حاتمی جلب میکند، به کارگیری دیالوگهای بسیار قدرتمند و تاثیرگذار در فیلمهای اوست. من سریال بینظیر هزاردستان را تنها یک بار دیدهام، اما بارها و بارها به صحنههای مختلف آن رجوع کردهام تا دوباره این دیالوگها را بشنوم. گویی علی حاتمی دربارهی انتخاب تک تک این کلمات فکر کرده است و به همین خاطر کارهای او درسهای زیادی برای ما در خود دارد. در ویدئوی زیر که بخشی از سریال زیبای هزاردستان است، خان مظفر (زنده یاد عزت الله انتظامی) وارد یک نانوایی میشود که مردم مقابل آن تجمع کردهاند و نان میخواهند. خان مظفر از نانوا میپرسد که چرا نانوا به مردم نان نمیدهد؟ نانوا هم در پاسخ میگوید که انبار غله سهمیهی آرد را قطع کرده و به همین خاطر ما نمیتوانیم نان بپزیم.
از اینجا دیالوگ بسیار زیبای خان مظفر شروع میشود که میگوید : “نانوا! تو فراهم کنندهی نانی، نه فروشندهی آن. سال قحطی نان مردم را تأمین کردن کرامته، وگرنه با آرد و آب و آتش نان پختن که هر کس نانواست.” این جملات با شرایط امروز ما بسیار متناسب است. بعد از پایان جنگ ۱۲ روزه، تعدیلهای شغلی به شدت افزایش یافته است. در همین شبکهی جهانی متخصصان یا لینکدین که تنها بخش کوچکی از جامعهی ایران است، برچسبهای سبزرنگ آماده به کار (open to work)، همچون یک ویروس مسری به سرعت در حال انتشار است.
هر روز که شبکه را چک میکنم، افراد جدیدی را میبینم که از این برچسب استفاده کردهاند. تعداد زیادی از کارفرماها نیز در همین شبکه، علت این حجم از تعدیل نیرو را، پایدار نبودن شرایط و عدم اطمینان از آینده اعلام کردهاند. من خان مظفر نیستم و کارآفرین هم نیستم و سیاستگذار هم نیستم. اما میبینیم این جملهی خان مظفر، خیلی متناسب با حال و احوال امروز ایران ماست. امروز شرایط کشورمان از هروقت دیگری که ما در آن زیستهایم، پیچیدهتر است و یک نگرانی و اضطراب جمعی از بابت آینده در دل همهمان وجود دارد. در این شرایط از دست دادن شغل، یک استرس مضاعف بر انسان وارد میکند. در چنین وضعیتی، کارفرمایانی که برند کارفرماییشان برایشان اهمیت دارد باید به همان جملهی خان مظفر بیاندیشند که باید توانمندی و تاب آوری خودشان را الان و در این روزها نشان دهند و تا حد امکان نیروهایشان را تعدیل نکنند، وگرنه در روز عادی کارفرما بودن، که هرکسی کارفرماست.
از طرف دیگر ایرانیان خارج از کشور که از این شرایط جنگی و پساجنگ دور هستند نیز نباید بیکار بنشینند و تا جای ممکن از ایرانیان داخل ایران حمایت کنند. این حمایت ممکن است به هرشکلی باشد. مثلا کسی اگر نیاز به کالا یا خدماتی دارد که میتواند از ایران آن را تامین کند، باید همین کار را بکند. بسیاری از پروژهها بخصوص در بخش آی تی نیاز به حضور فیزیکی ندارد و به شکل دورکاری نیز قابل انجام است. پس کسی که در خارج از کشور چنین پروژههایی دارد، حتما باید تلاشش بر این باشد که از متخصصان داخل ایران بهره بگیرد. یا اگر کسی کالایی نیاز دارد که میتواند از داخل ایران آن را تامین کند، حتما آن را از داخل ایران تامین کند. یادمان باشد که ایران ما در این دوران، گیر سیاستمداران نادانی افتاده است که آخرین چیزی که به آن فکر میکنند، مردم ایران است.
پس ما مردم ایران در این شرایط بسیار تنها هستیم و فقط خودمان هستیم که باید به فکر خودمان و پشتیبان یکدیگر باشیم تا این روزهای دشوار نیز بگذرد و دوباره نور امید بر سرزمینمان تابیدن گیرد.
– ابا اباد