اَبا اِباد

رضاشاه پهلوی و ابوالقاسم بختیار در آیین گشایش دانشکده پزشکی دانشگاه تهران

تاسیس دانشگاه تهران

به نظر من درباره‌ی برخی موضوعات نمی‌توان و نباید سربسته صحبت کرد و باید خیلی مستقیم به آن اشاره نمود. یکی از این موضوعات، واقعیت‌های تاریخی‌ست که نباید بر آن‌ها سرپوش گذاشت. یکی از مهم‌ترین مراحل برنامه‌ی مدرنیزاسیون ایران توسط رضاشاه فقید، تاسیس دانشگاه و مشخصا دانشگاه تهران بود که به نظر من و بسیاری دیگر، به لحاظ تاثیر واقعی در جامعه‌ی ایران، واقعا گل سرسبد دانشگاه‌های ایران همین دانشگاه است. اما چند سالی‌ست که گفتمان سیاسی حاکم بر ایران، از این جهت که مواضع شخصی به نام محمود حسابی را نزدیک به خود می‌دیده، تاسیس این دانشگاه را به او نسبت داده است. آنوقت با تبلیغات و پروپاگاندا و با محوریت ایرج حسابی که جویای نام بوده، سعی بر تاریخ‌سازی کرده است.

در حالیکه محمود حسابی اساسا نقش خاصی در تاسیس دانشگاه تهران نداشته است. این ادعا که مرحوم حسابی پیشنهاد ساخت این دانشگاه را به رضاشاه داده را تنها می‌توان در صفحات و کتاب‌های فارسی با مصرف داخلی پیدا کرد و چنین ادعایی تقریبا هیچ رفرنسی غیر از همین صفحات نداشته و ندارد. من به عنوان شخصی که به صورت حرفه‌ای در عرصه‌ی ارتباط علم و اجتماع در ایران فعالیت می‌کنم، وظیفه‌ی خود می‌دانم که در این‌ باره، تسامح به خرج نداده و مستقیما واقعیت‌ تاریخی پشت این موضوع را با شما خوانندگان گرامی‌ام در میان گذارم. امیدوارم که دانشگاه تهران نیز دست از دروغپردازی برداشته و داستان تاسیس دانشگاه تهران مندرج روی وبسایت این دانشگاه را منطبق با واقعیات تاریخی نه حسب تاریخ‌نویسی امری خلاف واقعیت، اصلاح کند.

از همین بابت، شما را به کتاب آموزش و پرورش و ساخت مدرن ایران نوشته‌ی دیوید مناشری ارجاع می‌دهم. مناشری در این کتاب، سیر آموزش مدرن در ایران را به شکلی دقیق و موثق بررسی کرده است. در صفحه‌ی ۱۴۴ از این کتاب، ما با سیر تاسیس دانشگاه تهران آشنا می‌شویم. مطابق این رفرنس، اولین پیشنهادات و‌ طرح‌ها برای ساخت دانشگاهی به سبک مدرن غربی، در اواخر دهه‌ی ۱۹۲۰ میلادی، توسط متخصصین آموزشی مانند علی اکبر سیاسی، علی اصغر حکمت و عیسی صدیق اعلم که همگی در دانشگاه‌های غربی درس خوانده بودند، ارائه شد. اما‌ تا زمانی که خود رضاشاه به این نتیجه نرسیده بود که دانشگاه مدرن برای ساختن کشوری مدرن مورد نیاز است، هیچکدام از این پیشنهادات عملی نشد.

اولین اقدام رسمی برای تاسیس دانشگاه تهران، در ۳۱ مارس سال ۱۹۳۱ صورت گرفت که در آن، عبدالحسین تیمورتاش، وزیر وقت دربار، خطاب به صدیق اعلم که در آن زمان در حال تحقیق روی رساله‌ی دکترای خودش در زمینه‌ی آموزش ایرانیان در دانشگاه کلمبیا بود، نامه‌ای می‌نویسد و از او می‌خواهد که مشخص کند اگر دولت بخواهد دانشگاهی تاسیس نماید که در آن دپارتمان‌های آموزش، پزشکی‌ و مهندسی راه وجود داشته باشد، چه تعداد استاد و چه نوع ماشین آلات و چه امکانات و بودجه‌‌ای مورد نیاز است؟

صدیق اعلم به کمک متخصصان آمریکایی طرحی را آماده می‌کند و برای تیمورتاش می‌فرستد. وقتی صدیق اعلم در سال ۱۹۳۲ به ایران باز می‌گردد، تیمورتاش او را به دفترش دعوت کرده و به او اطلاع می‌دهد که رضاشاه از طرح شما استقبال کرده و دستور داده که خود شما مسئولیت تاسیس دانشگاه تهران را بر عهده بگیرید. تیمورتاش سپس در نامه‌ای به وزیر وقت آموزش، یحیی قارگوزلو، این حکم‌را ابلاغ می‌کند و تاسیس دانشگاه تهران از اینجا رسما آغاز می‌شود. پی‌نوشت : البته من نمی‌دانم که آیا این دروغ رسانه‌ای در زمان حیات مرحوم حسابی منتشر شده یا نه.

تصویر بالا: رضاشاه پهلوی و ابوالقاسم بختیار در آیین گشایش دانشکده پزشکی دانشگاه تهران

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *