اَبا اِباد

اولین محاسبه‌ی محیط زمین

اولین محاسبه‌ی محیط زمین

همین الان که شما در حال خواندن این پست هستید، هزاران دانشمند مشغول تحقیقات در زمینه‌های گوناگون هستند. هزاران فیزیکدان نظری در دفتر کار خودشان، روی کاغذ در حال نوشتن انواع و اقسام روابط ریاضی هستند تا به یک کشف جدید برسند. هزاران ریاضیدان در حال تلاش برای حل هزاران مساله‌ی حل نشده هستند. هزاران دانشمند علوم زیستی در آزمایشگاه‌هایشان در حال پیدا کردن علت بیماری‌های مختلف هستند. میلیون‌ها دانشجوی رشته‌های علمی در حال حاضر شدن برای شرکت در کلاس‌های علم آموزی هستند. هزاران استاد در حال فکر کردن به این مساله هستند که فلان موضوع علمی را امروز چطور برای دانشجویان خود مطرح کنند که دانشجویان، آن را بهتر درک کنند. هزاران نفر نیز مثل شما در شبکه‌های اجتماعی در حال خواندن مطالب علمی هستند. روز به روز به تعداد کسانی که به این باور می‌رسند که راه حل مشکلات را باید در علم و فلسفه جست نه در توهم و خرافات، بیشتر می‌شود.

دیگر کمتر کسی پیدا می‌شود که به جای چک کردن وضعیت آب و هوا، از خدای بادها بخواهد که امروز طوفان نیاید. امروز دیگر حتی مبلغان مذاهب و ادیان نیز برای درمان بیماری به دنبال یک‌ عبادتگاه ساکت و آرام، برای بست نشستن نمی‌گردند. برعکس اولین کاری که می‌کنند این است که بهترین پزشک متخصص در آن زمینه را پیدا کنند. خب این دیدگاه، دیدگاه بسیار جدیدی‌ست که بشر طی چند قرن اخیر پیدا کرده است. شما امروز از دیدن دانشمندان زیادی که به دنبال کشف چیزهای جدید در جهان هستند، خیلی متعجب نمی‌شوید. اما اینکه یک نفر ۲۲۰۰ سال قبل به این موضوعات فکر می‌کرده و می‌خواسته به کمک یک روش درست، جهان را بشناسد، خیلی عجیب است.

۲۰۰۰ سال قبل هزاران نفر که اول صبح بیدار می‌شده‌اند، اولین کاری که می‌کرده‌اند به زمین کشاورزی می‌رفته‌اند و تجارتی می‌کرده‌اند. اگر مثلا بارش شهابی اتفاق می‌افتاده، سریعا به معابد می‌رفته‌اند تا خدای ستارگان، از خشمش بر آن‌ها چشم‌پوشی‌ کند. خب‌ آن‌ مردم با شناخت محدودی که از جهان داشته اند، هرچیزی را که از درک علتش ناتوان بوده اند، سریعا با خرافات و توهمات به آن علتی نسبت می‌داده‌اند.

این خیلی عجیب است که یک‌ نفر به اسم اراتوستن، ۲۲ قرن پیش یک روز بگوید آیا طول سایه‌ در وسط روز در همه‌ جا یکسان است؟ اگر زمین تخت باشد، طول سایه‌ی دو ستون با طول یکسان در همه‌ی نقاط زمین باید یکسان باشد‌. او دو ستون با طول یکسان، یکی در اسکندریه (شمال مصر) و دیگری در شهر اسوان (جنوب مصر) در زمین قرار می‌دهد. طول سایه‌ی این‌ دو ستون را در وسط روز اندازه گیری می‌کند و مشخص می‌شود که طول سایه‌ی آن‌ دو با هم متفاوت است. تا اینجا مشخص می‌شود که زمین تخت نیست. سپس از یک بماتیست (افرادی که فواصل را با پیاده راه رفتن بین دو نقطه، اندازه گیری می‌کرده اند) می‌خواهد که فاصله‌ی دقیق بین اسکندریه و اسوان را اندازه گیری کند. او سپس با استفاده از فاصله‌ی بین این دو شهر و طول سایه‌ی آن دو ستون، محیط زمین را محاسبه می‌کند. شاید مثل من شاخ در بیاورید اگر بدانید که تفاوت عددی که اراتوستن ۲۲۰۰ سال قبل برای محیط زمین به دست آورده، با مقداری که ما امروز می‌دانیم “کمتر از ۲ درصد” است که این ۲ درصد خطا هم احتمالا به خاطر خطای آن بماتیست بوده است.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *