اَبا اِباد

تصویری از ابا اباد

اهمیت نسخه‌ی پشتیبان از خود

مدتی قبل در خلال انجام پروژه‌ای تحقیقاتی، یک اشتباهی کردم که کدی که کار می‌کرد را دستکاری کردم. فکر می‌کردم که با این تغییر، می‌توانم تا حدی نتایج کارم را بهبود ببخشم. زمان زیادی روی این تغییر گذاشتم، اما این تغییر نه تنها نتایج کارم را بهبود نبخشید، بلکه آن‌ها را بدتر هم کرد. گاهی اوقات آنطوری که شما انتظار دارید پیش نمی‌رود. اگر اینطور بود کار علمی فایده‌ای نداشت. چون همیشه چیزی که ما انتظار داریم اتفاق می‌افتاد. اما این قسمت اصلی ماجرا نبود. قسمت بدتر این بود که من کد قبلی را جایی برای خودم ذخیره نکرده بودم.

حالا من دو مشکل داشتم. یکی اینکه روش جدیدم نتایج خوبی به دست نمی‌داد، دوم اینکه چون مدت زیادی از اعمال تغییرات در روش قدیمی می‌گذشت، من دقیقا نمی‌دانستم که روش قدیمی را چطور پیاده سازی کرده بودم. حالا من با این تغییر اشتباه، هم نتایج خوب قبلی را از دست داده بودم و هم روش خوبی که قبلا جوابش را هرچند نه عالی، ولی تا حد قابل قبول و راضی کننده، پس داده بود. حالا نه از روش قبلی نسخه‌ی‌ پشتیبانی داشتم و نه جایی یادداشتی داشتم که قبلا چکار کرده بودم. در نهایت با تلاش زیاد، توانستم به روش قابل قبولی دست پیدا کنم. اما این اتفاق درسی بزرگتر از این نتایج برای من داشت، درسی برای زندگی نه صرفا برای فیزیک.

اینکه گاهی اوقات ما ویژگی خیلی خوبی در خودمان داریم. یک ویژگی که خیلی خوب جواب می‌دهد. مثلا یک نفر روابط اجتماعی بالایی دارد. یک نفر دیگر خیلی اهل مطالعه است. یک نفر دیگر مجذوب آثار هنرمندان بزرگ است و دیدن این آثار به او آرامش و معنا می‌بخشد. یکی پادکستی را گوش می‌کند که از آن چیزهای زیادی می‌آموزد. یک نفر آدم خوش مشرب و شوخ طبعی‌ست و به قول کرد‌ها خونش شیرین است. یک نفر خیلی آدم تلاش‌گری‌ست. یکی دیگر عادت دارد وقتی را به دوستان و عزیزانش اختصاص دهد. یک نفر عادت داشته به طبیعت برود و این به او آرامش می‌داده است. یک نفر یک گنجی در وجود داشته است. یک نفر دیگر عادت داشته گنج‌های درون دیگران را به آن‌ها نشان دهد. یک نفر در روابطش با دیگران مرز می‌گذاشته است. یک نفر دیگر در یک کلاس فلسفه شرکت می‌کرده و یا گاه به گاه کتاب‌های فلسفی می‌خوانده است و از این طریق برای خودش و زندگی‌اش معنایی دست و پا می‌کرده است..

اما یک روز یکی از این آدم‌ها تصمیم می‌گیرد که خودش را تغییر دهد، چون فکر می‌کند جور دیگری بودن بهتر است. دقیقا مثل من که آن کد را تغییر دادم چون فکر می‌کردم نتایج بهتری می‌گیرم. اما بسیاری از اوقات، وقتی مدتی از اجرای این تغییرات می‌گذرد، آدم یادش می‌رود که آن جوری که قبلا بوده است چجوری بوده است که انقدر خوب بوده. او زمانی را یادش می‌آید که دیگران از معاشرت با او لذت می‌برده‌اند، اما حالا همه از او فراری شده اند.

او یادش نمی‌آید چرا؟ او یادش نمی‌آید که در گذشته خوش مشرب بوده یا گذشت زیادی از خودش نشان می‌داده است. حالا او مانده و روشی که جواب نداده است و نتایج خوبی برای او به همراه نداشته است. او حالا خود قبلی‌اش را به یاد نمی‌آورد. او از نسخه‌ی قبلی خودش پیش از این تغییرات، نسخه‌ی بکاپ و پشتیبان نگرفته بود که حالا به آن نسخه‌ی قبلی خودش برگردد. یک نسخه‌ی پشتیبان خوب، می‌تواند یک دیگری باشد که آن نسخه‌ی قبلی او را به خاطر می‌آورد. نسخه‌ی پشتیبان می‌تواند حافظه‌ی دوست خوبی باشد که به او نهیب بزند و خود قبلی او را به او یادآور شود. مراقب نسخه‌های پشتیبانتان باشید، چون ممکن است روزی خود قبلی‌تان را به یاد نیاورید.

– ابا اباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *