یک موقعی وقتی در ایران دانشجو بودم و در خوابگاه در کنار دیگر دانشجویان زندگی میکردم، یک بحث و مرافهی بین دو تا از هم اتاقیهای من پیرامون دمای اتاق شکل گرفت. آنموقع تابستان بود و هوا هم در آن سال در تهران حسابی گرم شده بود. بحث از آنجایی شکل گرفت که یکی از هم اتاقیها احساس سرما میکرد و میخواست دریچهی کولر را ببندد تا اتاق کمی گرم شود. در مقابل اما یکی دیگر از هم اتاقیها حسابی گرمش بود و گرما هم کلافهاش کرده بود و اصرار میکرد که نباید دریچهی کولر را ببندیم. اینجا بود که یک هم اتاقی سومی قاضی شد و قرار شد بین این دو نفر به طور بیطرفانهای قضاوت کند و حق را به حقدار بدهد. این هم از خوبیهای زندگی خوابگاهیست که آدم تعامل با دیگران را مجبور است که یاد بگیرد، حتی اگر خیلی اجتماعی هم نباشد. چون راهی وجود ندارد که آدم انزوا پیشه کند و به هر حال شب و روز توی حلق بقیه است و راه فراری به سوی تنهایی ندارد، پس به ناچار باید راه تعامل را در پیش بگیرد.
اما در مورد آن قضیه، دوستی که قاضی شده بود، گفت که حق با کسیست که گرمش شده است و نباید دریچهی کولر را بست. فردی که سردش شده بود حسابی شاکی شد و از قاضی تقاضا کرد که مبنای حکمش را بگوید و من استدلال قاضی را خیلی دوست داشتم. چرا که در درون استدلالش، شمههایی از ترمودینامیک دیده میشد. قاضی گفت که کسی که سردش شده، خیلی راحت میتواند لباس گرم بپوشد یا یک پتو بکشد روی خودش تا خودش را گرم کند. او هرچقدر که سردش باشد میتواند به لباسهایش اضافه کند و در نهایت خودش را اینطوری گرم کند. اما کسی که گرمش شده چطور؟
او میتواند تمام لباسهایش را از تن در آورد تا خودش را خنک کند، اما از یک جایی به بعد وقتی تمام لباسهایش را در بیاورد، دیگر نمیتواند پوستش را هم از تن بکند که خودش را خنک کند. کسی که داخل اتاق است میتواند به راحتی خودش را گرم کند، اما نمیتواند به راحتی خودش را سرد کند. او به ناچار باید از اتاق خارج شود و مثلا برود بخوابد توی حوض آب سرد یا زیر دوش آب سرد بایستد.
دقیقا مساله ازآنجایی آغاز میشود که گرم کردن راحتتر از سرد کردن است. ما انسانها از هزاران سال قبل با اختراع لباس و آتش توانستهایم خودمان را گرم کنیم. چون گرم کردن موافق با قانون دوم ترمودینامیک و در جهت افزایش آنتروپی است. اما تازه یکی دو قرن است که توانستهایم با صرف انرژی، در جهت کاهش آنتروپی عمل کرده و خانههایمان را سرد کنیم. راستش را بخواهید ترمودینامیک حتی توانسته به پیشرفت برخی مناطق جهان کمک کرده و مانع پیشرفت برخی مناطق دیگر از جهان شود.
ویدئو : صحنهای از سریال هزاردستان ساختهی زنده یاد علی حاتمی، که در اینجا کفیل شعبهی تامینات در تهران قدیم از بابت اینکه همه موقع ترور در خواب بوده اند شاکیست. اما در هوای گرم میشود چه کار کرد؟ خوابید.
محض مثال فرض کنید یک نفر در قرن نوزدهم در ایران زندگی میکند و هیچ وسیلهی سرمایشی ندارد. او عملا نیمی از فصل بهار و کل فصل تابستان را به خاطر گرما از دست میدهد. او به خاطر گرما نای کار کردن ندارد و باید فعالیتش را آنقدر کم کند تا گرما به او آسیبی نرساند. اما کسی که همانموقع در شمال اروپا زندگی میکند، او در تابستان گرمای زیادی را تجربه نمیکند و در زمستانهای بسیار سرد نیز براحتی با سوزاندن آتش خودش را گرم میکند. پس عملا آن اروپایی زمان بیشتری داشته که روی پیشرفت خودش تمرکز کند. میبینید که ترمودینامیک حتی روی پیشرفت ما نیز اثر قابل توجهی داشته است.
– ابا اباد