هروقت من را میدید از مشکلات فرهنگی ایران مینالید. چرا مردم ما اینطورند چرا مردم ما آنطورند. چرا باید کسی مثل تو که اینقدر خوب فعالیت میکند، اینقدر کم دیده شود و کم مورد توجه قرار بگیرد؟ اگر تو ایرانی نبودی و مثلا اهل یک کشور اروپایی بودی و در آنجا و به زبان آنها همین مطالب را منتشر میکردی، حتما کارت خیلی خیلی بیشتر مورد توجه و اقبال مردم آن کشور قرار میگرفت؟ من که البته خیلی عادت ندارم با آدمها وارد بحث و جدل شوم، معمولا سکوت میکردم تا حرفش تمام شود و یک موضوع دیگر پیش بیاید. یک روز که حسابی از این چس ناله های او خسته شدم بودم، (به اصطلاح) جفت پا رفتم توی شکمش و گفتم تو خودت برای توسعهی فرهنگ ایران چه کاری کرده ای؟ شاید انتظار این سوال را نداشت اما فکر میکنم نیاز بود که یک نفر این حرفها را به او بزند.
گفت چه کار میتوانم بکنم؟ گفتم این همه روضه خوانی و چس ناله در باب مشکلات فرهنگی ایران، تا حال چه مشکلی را از فرهنگ ما حل کرده است؟ تویی که مطالعات زیادی داری و ادعایت هم گوش فلک را کر میکند، چند بار دست به قلم شده ای و برای آگاهی مردم دو خط مطلب نوشتهای؟ تو به جز بازنشر اشعار کهنهی پیشینیان و پرستش مولانا و سعدی و حافظ، چند بار یک مطلب فلسفی نوشتهای که حتی شده یک نفر فکرش تغییر کند؟ نمیدانم شاید اولین بار بود که کسی جوابش را میداد. گفتم این اشعار صدها سال لابلای مردم بوده است و میچرخیده، اما چه دردی از چه کسی دوا کرده است که تو آنها را در صفحهات منتشر میکنی؟
ما امروز به گفتار روشن و بدون رمز و راز نیاز داریم، نه اشعاری راز آلود که پر از ابهام و کنایه است. اصلا بر فرض خودت نمیتوانی دست به قلم شوی و بنویسی یا علاقهای به نوشتن و تاثیرگذاری نداری، چند بار مطالب درست و عمیق و آگاهی بخش را با دیگران به اشتراک گذاشته ای؟ در همین اینستاگرام هر پست لودگی و سخیفی را برای این و آن فوروارد میکنی. ما ایرانیان که دُز طنز و لطیفه و لودگی در خونمان بسیار بالاست و خودمان از هرچیزی جوک میسازیم و نیازی به اشاعهی این دست محتوا نداریم. در مقابل در همین اینستاگرام هزاران نفر هستند که به زبان فارسی، کارهای عمیق و معناداری در حوزههای مختلف علمی، فلسفی، روانشناسی، هنری، جامعه شناسی و … منتشر میکنند. تا به حال چند تای آنها را برای دیگران ارسال کردهای تا همان دور و بریهایت آگاهتر شوند؟ گفتم از اینکه صفحهی من به قدری که باید دیده نشده اظهار تاسف کردی و برای من غصه خوردی که چرا آنطور که باید از فعالیت من تقدیر به عمل نیامده است.
خیلی ممنونم که به فکر فعالیت و تاثیر من هستی، اما خودت چند بار صفحهی من را به دیگران معرفی کردهای؟ چند بار از نوشتههای من خوشت آمده و آنها را در صفحهی خودت و با ذکر منبع آن، بازنشر کرده ای؟ چند بار نوشتههای من را برای دوستانت فوروارد کردهای که آنها هم بخوانند؟ اگر هیچکدام از این کارها را نکردهای، تو خودت بخشی از مشکل هستی. این چس نالههایت را هم ببر جایی که خریدار داشته باشد.
مشکلات امروز ایران ما را حتی یک نوجوان پانزده شانزده ساله هم میداند. ایران امروز به جای چس ناله، به کسانی نیاز دارد که دست به کار شوند و کاری برای توسعهی آن انجام دهند. خوشبختانه از آن روز دیگر غرولندهای او را نشنیدهام، امیدوارم حالا برای پیشرفت ایران دست به کار شده باشد.
– ابا اباد