تصویر سمت چپ مربوط به محمدباقر مجلسیست. او بین سالهای ۱۶۲۷ میلادی و ۱۶۹۹ میلادی میزیسته است. او در زمان حیاتش و به کمک شاگردانش، کتابی صد و ده جلدی به نام بحار الانوار مینویسد که یک کتاب مذهبیست. تصویر سمت راست اما مربوط به دنی دیدرو فیلسوف و اندیشمند فرانسویست. او بین سالهای ۱۷۱۳ تا ۱۷۸۴ میلادی میزیسته. یعنی او تقریبا با مجلسی هم عصر بوده است. او نیز کاری مشابه مجلسی اما در حیطهای دیگر میکند.
دنی دیدرو در سال ۱۷۴۵ پروژهی دائرهالمعارف جامع یا آنسیکلوپدی، یا فرهنگ روشمند علوم، هنرها و پیشهها را کلید میزند. او به عنوان سردبیر پروژهی دائرهالمعارف، با کمک دیگر دانشمندان و اندیشمندان، تا سال ۱۷۷۲، مهمترین دائرهالمعارف تا آن زمان را در ۲۸ جلد، تکمیل میکند. بعدا دیگران با تکمیل آنسیکلوپدی، آن را به ۳۵ جلد میرسانند. دیدرو هدف خودش از این کار را، تغییر نحوهی تفکر رایج اعلام میکرد. چیزی که از نظر معرفتی و تاریخی به آسیکلوپدی اهمیت میبخشید، این بود که آسیکلوپدی افکار همهی دانشمندان و اندیشمندان عصر جدید را در خود گنجانده بود. بخشهایی که توسط ولتر نوشته شده بود، دانش انگلیسی را به فرانسه آورد. از جمله اینکه کارهای فرانسیس بیکن، نیوتن و جان لاک، وارد فرانسه و زبان فرانسوی شد. امری که آسیکلوپدی را از دایره المعارفهای گذشته کاملا متمایز میکرد این بود که تماما عاری از هرگونه مرجعیت دینی و مذهبی بود.
در واقع، آسیکلوپدی در مقیاس بسیار گسترده، مفهوم جدید علم و دانش و حتی هنر را به خوانندگانش، ارائه میداد. آنها با این دایره المعارف، به خوبی توانستند دانش و اندیشهی بشر به خصوص انسان اروپایی را سکولاریزه و از دین جدا کنند. از طرف دیگر، دیدرو و همکارانش با این کار، علم و دانش را در دسترس همهی مردم و نسلهای آینده قرار دادند و به نوعی توانستند علم و دانش را عامه فهم کنند. در مورد تاثیر آن کتاب صد و ده جلدی مجلسی، خب تاثیرش همین چیزیست که امروز میبینید و نیازی به توضیح ندارد. اما تاثیر آنسیکلوپدی که بسیاری از اندیشمندان فرانسوی از جمله ولتر، روسو و مونتسکیو در نوشتن آن با دیدرو همکاری کردند، باید گفت که بعد از انتشار آن، دیگر به نوعی پاریس به پایتخت فکری، هنری، اجتماعی و سیاسی جهان تبدیل شد.
افراد تحصیلکرده در سراسر جهان، به خاطر اینکه بتوانند آنسیکلوپدی را بخوانند، شروع به یادگیری زبان فرانسوی کردند. بعد از آن فرانسوی به زبان دیپلماسی بین المللی تبدیل شد. کار به جایی رسید که بسیاری از سیاستمداران ترجیح میدادند که به جای زبان مادری کشور خود، به زبان فرانسوی صحبت کنند. تا همین قرن گذشته، هرکسی میخواست نشان دهد که دستی در علم و معرفت دارد، باید زبان فرانسه میدانست.
در کتاب جنگ و صلح اثر لئو تولستوی، میبینید که حتی طبقات اشرافی روسیه، برای اینکه جایگاه اجتماعی بالای خود را نشان دهند، همگی به زبان فرانسوی صحبت میکنند. تاثیر اجتماعی و سیاسی آنسیکلوپدی به قدری بود که بسیاری از مورخان، انتشار آن را یکی از زمینههای فکری مهم انقلاب فرانسه میدانند. شما اینجا به خوبی میبینید که هر تولید محتوایی ارزشمند نیست و گفتمان تاثیرگذار، چطور میتواند سرنوشت یک ملت را تغییر دهد.
– اَبا اِباد