از تاریخ درس بگیریم، از تاریخ درس بگیریم، از تاریخ چه درسی بگیریم؟ آیا همینکه بدانیم در چه مقطعی از تاریخ چه اتفاقی افتاده، اسمش از تاریخ درس گرفتن است؟ الان فرض کنید ما مردم امروز ایران خودمان بخشی از تاریخ شدهایم و صد سال بعد کسی در حال ورق زدن صفحات تاریخ است و به وقایع ایران در سال ۰۴ میرسد. میفهمد که در آن سال جنگی رخ داد و واکنش مردم ایران به این جنگ اینچنین بوده است که ما اکنون میدانیم. حالا او چطور میخواهد بفهمد که چرا واکنش این مردم در این سال نسبت به جنگ اینچنین بود؟ باز هم آن کتاب تاریخ کمی توضیح داده که به این علت و آن علت، مردم نسبت به این جنگ چنین واکنشی داشتهاند و چنان مطالبی در صفحات اجتماعیشان منتشر میکردهاند.
حالا او میتواند درسی بگیرد که در موقعیتی مشابه، واکنش دیگری داشته باشد؟ آیا میتوان صرفا با خواندن چند خط یک کتاب تاریخ، درسی از تاریخ گرفت؟ آیا او میتواند به درستی با ما همذاتپنداری کند در حالیکه باکفشهای ما راه نرفته و چیزی راجع به کیفیت زندگی ما نمیداند؟
ما انسانها معمولا بیشترین درسها را از شرایط خاص، با تجربهی ناشی از زیستن در آن شرایط میگیریم. کسی که در سال ۰۴ در ایران زندگی کرده است و شرایط خاص امروز ایران را از نزدیک دیده است، خیلی بهتر از کسی که صد سال بعد در حال مطالعهی یک کتاب تاریخ است، از این شرایط درس میگیرد. او همین الان در حال تجربهی این شرایط است و تغییرات نظرات اطرافیانش را از نزدیک مشاهده میکند. اما آیا راهی وجود دارد که کسی که صد سال بعد در ایران پیشرفتهی آن زمان زندگی میکند آن تجربیات را خودش لمس کند و دوباره تحت تاثیر تبلیغات به عقب برنگردد؟
آنموقع احتمالا هیچکدام از ما نباشیم که برایش تعریف کنیم که آنموقع شرایط اینطور بود که ما چنین نظری داشتیم. همین الان ما نمیتوانیم نسل قبل از شورش ۵۷ را درک کنیم و مدام آنها را سرزنش میکنیم که چرا آن کار را کردند؟ هرچقدر هم آنها علت کارشان را توضیح دهند و اعمالشان را توجیه کنند ما نمیپذیریم. همین اتفاق ممکن است بین ما و نسلهای آیندهمان رخ دهد. اما نسلهای آینده نیز حیات ما را نزیستهاند و درک دقیقی نسبت به وضعیت امروز ما ندارند. آنها نمیتوانند با خواندن چند پاراگراف از یک کتاب تاریخ، زندگی ما را درک کنند. پس آنها چطور میتوانند ما را درک کنند که بخواهند از تصمیمات درست و نادرست ما و حوادثی که بر ما گذشته درس بگیرند؟
خوشبختانه آنها آنموقع به تکنولوژیهای پیشرفتهتری دسترسی دارند. محض مثال همین تکنولوژی واقعیت مجازی یا virtual reality در آن زمان تا حد زیادی پیشرفت کرده است. آنموقع وقتی دانشجویان در کلاسهای تاریخ شرکت میکنند و میخواهند در مورد زندگی مردم ایران و تصمیمات و احساسات ما در سال ۰۴ بدانند، وارد یک شبیه ساز واقعیت مجازی میشوند و وضعیت امروز ما را میبینند و آن را از نزدیک لمس میکنند. آنها در آن شبیه ساز، وضعیت بغرنج اقتصادی و انواع ناترازیها در هر بخشی از کشورمان را میبینند، آنوقت در همان شبیه ساز وضعیت زندگی مردم کشورهای اطرافمان را میبینند. آن واقعیت مجازی همچنین مردم صد سال قبل ایران را درون خود دارد که نظرات آنها مبتنی بر نظرات امروز مردم ایران طراحی شده است. آنوقت آن دانشجویان با مردم کوچه و خیابان در صد سال قبل صحبت میکنند و نظرات آنها را جویا میشوند. وقتی که این تور چند ساعته به پایان رسید، آنها میتوانند ادعا کنند که تاریخ را درک کردهاند و از آن درس گرفته اند.
– ابا اباد