محدودیتهای تکنولوژیکی ما در غالب موارد، معلول و نتیجهی محدودیتهای علمی ماست. محض مثال همین کامپیوترهای اطراف ما را در نظر بگیرید. تمامی الگوریتمها (نرم افزارها) و کامپیوترهایی (سخت افزارها) که ما امروزه از آنها استفاده میکنیم، همگی براساس همان ماشین تورینگی که عمل میکنند که اولین بار آلن تورینگ تئوری آن را در ریاضیات بنا نهاد. اما بعد از بنا نهاده شدن تئوری آن، زمان زیادی نیاز نبود که کامپیوترهای پیشرفته ساخته شوند. الگوریتمهای هوش مصنوعی نیز براساس توابع وزنی کار میکنند که اولین بار ریاضیدانان و فیزیکدانان آن را به صورت تئوری توسعه دادهاند و باز هم زمان زیادی برای به کارگیری آن تئوریها در تکنولوژی نیاز نبود. وقتی که یک مساله در فضای علم حل شود، آنوقت طولی نخواهد کشید که تکنولوژی متناسب با آن توسعه یابد. اما تا وقتی که علم و تئوری ما محدودیتی را نشان میدهد، تکنولوژی توان غلبه به آن محدودیت را نخواهد داشت. اگر ما به صورت تئوری میبینیم که حل یک مساله در بهترین حالت، به الگوریتمی با n مرحله نیاز دارد، شما اگر سریعترین کامپیوتر دنیا را هم بسازید، باید بدانید که آن کامپیوتر نیز باید همان n مرحله را طی کند.
با این مقدمه میتوانیم به سراغ طرحی مفهومی به نام ماشین وارپ برویم. من بسیار میبینم که افراد ادعا میکنند که با پیشرفت تکنولوژی، بشر میتواند ماشین وارپ را بسازد که میتواند سریعتر از سرعت نور حرکت کند. در این صورت میتوان به سفرهای میانستارهای و میان کهکشانی امیدوار بود. وگرنه با هر سرعتی کمتر از سرعت نور، حتی رفتن به نزدیکترین ستارهها نیز غیرممکن به نظر میرسد. پس ماشین وارپ راه حل جالبی برای این محدودیت بزرگ ماست. ماشینی که میتواند با ایجاد چین و چروک در هندسهی فضا زمان، با سرعتی بیشتر از سرعت نور حرکت کند.
تصور کنید یک مورچه روی یک قالی در حال حرکت است و از یک سمت قالی به سمت دیگر آن میرود. شما میخواهید به این کورچه کمک کنید که سریعتر این مسیر را طی کند. میتوانید مورچه را با دستتان بردارید و به نقطهی دوم منتقل کنید. یک راه دیگر این است که در روی قالی دو موج ایجاد کنید و قلهی یکی را به قلهی دیگری بچسبانید. آنوقت مورچه دیگر مسافت بین دو قله را طی نمیکند و مستقیما از قلهی یک موج به قلهی موج بعدی میرود و در این حالت مسافت بسیار زیادی را در آنی پیموده است. حالا تصور کنید ماشین وارپ همان مورچه است که خودش میخواهد آن چین و چروکها را در قالی ایجاد کند. اما همانطور که گفته شد، ما برای ساخت ماشین وارپ، محدودیت داریم و این محدودیت، مربوط به تکنولوژی نیست که مثلا ما روزی با پیشرفت تکنولوژی بتوانیم ماشین وارپ بسازیم.
به لحاظ علمی، برای ساخت چنین ماشینی، ما باید مادهای داشته باشیم که گرانش ناشی از آن، به جای جاذبه، بتواند دافعه نیز ایجاد کند. اما ما تا به حال در جهان چنین مادهای ندیدهایم که گرانش آن، به جای جاذبه، دافعه ایجاد کند.
مسالهی دوم این است که برای ساخت چنین ماشینی، انرژی باید سریعتر از نور حرکت کند که باز هم ما چنین پدیدهای را در جهان ندیدهایم.
مسالهی سوم اینکه معادلات مربوط به ماشین وارپ، نشان میدهد که این ماشین نیاز به انرژی منفی دارد، اما انرژی منفی چیست؟ ما (غیر از اثر کاسیمیر در ابعاد کوانتومی و آن هم به صورت محدود) چیزی با انرژی منفی ندیدهایم. پس مسالهی ما برای ساخت ماشین وارپ، محدودیت علمیست نه تکنولوژیکی. اما راه خیالپردازی در این زمینه حتما باز است.
– ابا اباد