در سال ۱۸۸۷، دو فیزیکدان آمریکایی به نامهای میچسلون و مورلی، آزمایشی طراحی کردند که برای اولین بار نشان داد، نور از قوانین مکانیک کلاسیک پیروی نمیکند. البته آنها انتظار نتایج دیگری داشتند. شاید بشود گفت که این آزمایش که به نام آزمایش میچلسون-مورلی معروف است، اولین باری بود که فیزیکدانان با نسبیت خاص و قوانین خاصش مواجه می شدند. اما قبل از اینکه در مورد این آزمایش هوشمندانه صحبت کنیم، بد نیست کمی با مفهوم موج و آزمایش دو شکاف یانگ آشنا شویم تا درک بهتری از آزمایش میچلسون مورلی داشته باشیم. خوشبختانه همهی ما کمابیش با موج آشنا هستیم و تصویری از موج در ذهنمون داریم.
به نظر من موج یکی از جذابترین پدیدههای فیزیکی هست.
انتقال انرژی بدون انتقال ماده.
زمانی که شما یک سر طناب را میگیرید و با نوسان دستتان در طناب موج ایجاد میکنید، در واقع ذرات طناب در جهت طول طناب جابجا نمی شوند، بلکه هر ذره در جای خودش نوسان میکند و دوباره به سر جای خودش برمی گردد. اگر شما نوسان دستتان رو ادامه بدهید و در طناب موج ایجاد کنید، شکل یک تابع سینوسی را مشاهده میکنید. باز هم در واقع طناب جابجا نمی شود بلکه هر نقطه در جای خودش نوسان میکند. این نوسان، یک نقطهی اوج دارد که به آن ستیغ یا Crest گفته می شود و یک نقطه حضیض دارد که به آن ناوه یا Trough گفته می شود.
البته این نوع موج، موج عرضی است و جهت نوسان ذرات عمود بر جهت حرکت موج است.