امان از تئوریهای توطئه. این روزها افراد زیادی را میبینم که به شکلی بیمارگونه دچار تئوریهای توطئه شدهاند و به زمین و زمان شک دارند. زمین تخت است و آنها میخواهند ما را گول بزنند. آنها به ماه نرفتهاند و این تصاویر را در صحرایی در تگزاس ضبط کرده اند. آنها فلان واکسن را ساختهاند تا مردم جهان را تحت کنترل خود در آورند. همهی این تئوریها در یک چیز مشترک هستند: آن اتفاق و رویداد، به طور مخفیانه و در پشت صحنه، توسط نیروهای قدرتمند با نیت منفی، برنامه ریزی و کنترل شده است. به این نظریات نظریات توطئه یا Conspiracy Theories گفته میشود.
جالب این است که افرادی که به این نظریات اعتقاد دارند، معمولا خود را بسیار باهوش میدانند که متوجه دستهای پشت پرده شده اند و هرکسی که با آنها هم اعتقاد نباشد، از نظر آنها احمق و فریب خورده است که نتوانسته به حقیقت مطلب پی ببرد. نظریات توطئه معمولا در موقعیتهایی که شفافیت کم است و اطلاعات زیادی دربارهی علت یک اتفاق در دسترس نیست، به عنوان یک توضیح به ظاهر منطقی، قوت میگیرد. این نظریات با یک شک آغاز میشوند.
گروهی از خود میپرسند که چه کسی از این وضعیت و از این اتفاق سود میبرد؟
سپس گروه توطئه گران مشخص میشود. بعد از آن نوبت به شواهد میرسد. حالا هر مشاهدهای میتواند به عنوان دلیل این تفسیر به کار رود. مثلا اینکه دیدید فلانی واکسن زد و مُرد، یا فلانی واکسن زده و فلج شده است و آن یکی سکته کرده است. اگر زمین تخت نیست چرا هواپیماها آنقدر بالا نمیروند که ما گردی زمین را ببینیم؟ کرونا را ساختند که جمعیت جهان را کم کنند و باز هم میسازند که فقط خودشان روی زمین بمانند. حالا دیگر نظریه با این شواهد (زوری) متعدد ریشه میدواند. حالا هرکس با این نظریه در بیفتد یا فریب خورده است و یا از خودشان است و میخواهد ما را منحرف کند. تئوریهای توطئه ممکن است در ابتدا خطر چندانی نداشته باشند. اما در درازمدت میتوانند آسیبهای جدی وارد کنند.
در برخی موارد، این تئوریها، یک اتفاق را به عنوان تهدیدی برای جامعه معرفی میکند و به این شکل، مکانیزمهای دفاعی افراد جامعه فعال میشود و نفرت پراکنی و جنایت علیه آن گروه به ظاهر توطئهگر تشدید میشود. به عنوان مثال، نظریات توطئهای که در قرن گذشته راجع به یهودیها و قدرت آنها در جوامع اروپایی منتشر میشد، در نهایت منجر به فاجعهای چون هلوکاست میشود. از سوی دیگر، نظریات توطئه باعث از بین رفتن اعتماد به تمامی نهادهای عمومی میشود که باعث میشود، آن نهادها کارایی خودشان را از دست بدهند.
همچنین نظریات توطئه میتواند باعث بی اعتمادی به علم شود. به عنوان مثال، بسیاری از افراد به خاطر بی اعتمادی به علم، از دریافت واکسن کرونا امتناع کردند و در اثر ابتلا به این بیماری کشته شدند. برای اینکه در دام تئوریهای توطئه نیفتیم، بایستی چنین نظریاتی را با عقل و تجربه (یا فلسفه و علم) بسنجیم و به جای احتمالات، از واقعیتها صحبت کنیم.
تصویر بالا:معمولا اولین دفاع طرفداران نظریات توطئه، این است که فکرت را باز کن و احمق نباش. اما فکر تا چه حد میتواند باز شود؟ آنقدر که به جای واقعیت های موجود و شواهد و قرائن، به احتمالات و تخیلات متوصل شود؟ آیا این به معنای آزاد اندیشیست یا خیال پردازی؟
– اَبا اِباد