اَبا اِباد

حکایت از گلستان سعدی

بی‌دلیل ریپورت نکنید

رفیقی دارم که بسیار اهل تفکر و مطالعه است و یک جمله‌ی او خیلی برایم ارزشمند بود و همواره جلوی چشمانم است. می‌گفت ببین بعضی افراد با اندک قدرتی که دارند چه کار می‌کنند، حالا تصور کن اینها اگر قدرت خیلی زیاد در اختیارشان بود، چه جنایت‌ها که مرتکب نمی‌شدند. ما دیکتاتورها را می‌بینیم و فکر می‌کنیم مثلا فلان دیکتاتور چقدر سفاک بوده است و چقدر انسان بیگناه را کشته است و یک انسان چگونه می‌تواند‌تا این حد بی‌رحم باشد. بعد باید از خودمان بپرسیم که اگر ما جای او بودیم و چنین قدرتی داشتیم و بیم بازخواست و پیگرد قانونی را نداشتیم، آنوقت چه می‌کردیم؟

واقعا پاسخ این سوال مشخص نیست. یک نمونه از این قدرت، توانایی ریپورت کردن در همین شبکه‌های اجتماعی به خصوص لینکتین است. خب این‌ جزو‌ معدود شبکه‌های اجتماعی‌ست که در ایران از فیلترینگ در امان مانده است. از طرف دیگر، فکر می‌کنم تنها شبکه‌ای‌ست که نیاز به احراز هویت دارد و بایستی به کمک پاسپورت، هویتتان را برای این شبکه اثبات کنید. دست بر قضا، لینکتین پاسپورت ایرانیان را نیز چندان به رسمیت نمی‌شناسد و یک ایرانی وقتی که صفحه‌اش ریپورت و مسدود می‌شود، شاید شاید شاید با هزار مشقت بتواند آن را دوباره برگرداند. از طرف دیگر، برای عده‌ی زیادی این شبکه نقش برندسازی شخصی (Personal Branding) دارد و بسیاری نیز از این راه کسب درآمد می‌کنند. بسیاری از کارفرماها برای استخدام یا برای سپردن پروژه، پروفایل شخص را در این شبکه چک می‌کنند نه شبکه‌های دیگر. در بسیاری از سمینارها و کارگاه‌های تخصصی، افراد حالا به جای رد و بدل کردن شماره، پروفایل لینکتین‌شان را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند تا از این طریق در ارتباط باشند و همکاری‌های حرفه‌ای شکل بگیرد.

حالا ببینید ریپورت کردن پروفایل شخصی، صرفا به این دلیل که از او یا حرف‌هایش خوشمان نمی‌آید، چقدر ناجوانمردانه است. اگر آن شخص مثلا اروپایی بود، هیچ اشکالی وارد نبود و اصلا گزینه‌ی ریپورت برای استفاده کردن آنجا قرار داده شده است. اما برای یک ایرانی، قضیه خیلی فرق دارد. او نمی‌تواند مثل شخص اروپایی با یک تصویر از پاسپورتش، اکانت خودش را ظرف کمتر از نیم ساعت بازگرداند. کسی که این مشکلات را می‌داند و با دانستن این مسائل، دست به ریپورت کردن یک ایرانی دیگر می‌زند، به نظر من یک دیکتاتور کوچکی درون خودش دارد که اگر زورش را داشت، به جای ریپورت کردن، گلوی آن شخص را با دستانش می‌گرفت و فشار میداد. باز هم تاکید می‌کنم مساله‌ی مدنظر من اصلا ملیت نیست، مساله‌ این است که ما همین که ایرانی هستیم، از نظر دسترسی به این فضاهای حرفه‌ای سه هیچ از بقیه‌ی ملیت‌ها عقبیم. پس حداقل با کاری مثل ریپورت کردن، ظلم و ستم را در حق یکدیگر روا نداریم. منظور اینکه از همان قدرت اندکی که در اختیار داریم، به درستی و مسئولانه استفاده کنیم.

تصویر فوق: هروقت می‌شنوم شخصی به علت ریپورت اکانتش بسته شده و به خاطر ملیتش نتوانسته اکانتش را بازگرداند، یاد این حکایت از گلستان سعدی می‌افتم. منبع سایت گنجور

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *