راستش من از این حجم از “خارجی پرستی” در بین ایرانیان، بسیار بسیار ناراحت هستم. ناراحتی من وقتی به اوج خودش رسید که دیدم، صفحهای که به نام کارگردان بزرگ کشورمان، عباس کیارستمی، در اینستاگرام فعالیت میکند و از قضا دنبال کنندگان زیادی نیز دارد، هزار تا پست و استوری راجع به یک دانشجوی بازیگری اهل کشور چین که به آرامگاه کیارستمی آمده، منتشر میکند. کیارستمی خیلی بزرگتر از این حرفهاست که حالا علاقه مندی یک دانشجوی چینی به او را، اینقدر توی بوق و کرنا کنیم و از اشک ریختن او و علاقه اش به کیارستمی هزار بار مطلب بنویسیم. نه اینکه خارجی بودن یا چینی بودن آن شخص مشکلی داشته باشد، اما صرف خارجی بودن یک شخص که باعث نمیشود آدم مهمی باشد.
کارگردانی که همه برای کار کردن با او سر و دست میشکستند و کسی مثل ژولیت بینوش در فیلمش بازی میکند و در دانشنامهی معظم بریتانیکا، مدخلی راجع به او نوشته شده، حالا یک دانشجوی بازیگری چینی هم به او علاقه پیدا کند، خیلی اتفاق بزرگی نیفتاده است که ما آسمان و زمین را به هم بدوزیم. این البته یک نمونهی کوچک از خارجی پرستی ما ایرانیان است. افراد کم کم این خاصیت ما ایرانیان را میفهمند و میبینید که خارجیها نیز راه افتاده اند و برای ایرانیان بلاگری میکنند. شخصی پارتنر خارجیاش را جلوی دوربین میآورد که او دو تا فحش فارسی بدهد و روز بعد، یک میلیون نفر فالور جذب کند. آن دیگری برای اثبات ایدئولوژی خودش، میرود و یک فیلسوف گمنام فرانسوی را میآورد که دیدگاههایش را تایید کند و از او به عنوان فیلسوف بزرگ فرانسوی یاد میکند.
خب جایی که ژان پل سارتر و آلبر کامو و میشل فوکو و سیمون دو بووار دارد که از فیلسوف ناشناسش به عنوان فیلسوف بزرگ یاد نمیکنند. آن یکی سازمان، میرود در یک کشور دیگر جشنی برگزار میکند و به خودش جایزه اهدا میکند و بعد همه جا تبلیغ میکند که من فلان جایزه را از فلان کشور گرفته ام. حالا در همسایگی محل اهدای این جایزه در آن کشور، کسی نمیداند که اینجا اصلا چه مراسمی در حال برگزاریست. یا آن یکی جراح میرود با چند تا از دوستانش، در یک ویلا جمع میشوند و به خودشان جایزهی بهترین جراح دنیا را میدهند. بعد شخص مینویسد جایزهی بهترین جراح جهان از کنفدراسیون جراحان آلمان. ولی اگر کمی بگردید، یک وبسایت نمیبینید که از این کنفدراسیون جراحان آلمان چیزی نوشته باشد. به شخصه شرکتهای ایرانی را دیدهام که این ویژگی ما ایرانیان را خیلی خوب شناخته اند و با زیرکی تمام و البته حقه بازی، شرکتهای غیرفعال و صوری در انگلیس تاسیس میکنند و بعد روی محصولاتشان مینویسند تحت لیسانس فلان شرکت در انگلیس. مثلا آیا همین که انگلیس جلوی اسم یک شرکت بیاید، یعنی آن شرکت، از تکنولوژی بالایی برخوردار است؟
اگر در کشور ما کسی با شنیدن کلمهی خارجی، دست و پایش به لرزه نیفتد، نه آن صفحه از التفات یک دانشجوی چینی اینقدر ذوق زده میشود، نه آن بلاگر بیخودی معروف میشود، نه آن ایدئولوژی میتواند جولان دهد، نه آن سازمان برای خودش جایزه خلق میکند، نه آن جراح الکی معروف میشود و نه این کمپانی برای فروش بیشتر محصولاتش از برند جعلی استفاده میکند.
ویدئو : اگر مانند این ویدئو، کارگردان مشهور آمریکایی، مارتین اسکورسیزی اینچنین شیفتهی کارهای کیارستمی باشد، ارزش پرداختن دارد. آن هم نه از این جهت که او خارجیست، بلکه تنها از این جهت که او کارگردانی کارکشته و تاثیرگذار است.
– اَبا اِباد