دشمن؟ ما ایرانی‌ها نیاز به دشمن نداریم. ما خودمان تیشه به ریشه‌ی خودمان می‌زنیم. رشد فکری ایرانیان در چند دهه‌ی اخیر را ملاحظه بفرمایید. ما به تازگی موفق شده‌ایم از شر مذهب و خرافه و خرافه پرستی رها شویم، حالا افتاده‌ایم در دامن انرژی درمانی و عرفان حلقه و چاکراه و این خزعبلات. گویی از چاله بدر آمده‌ایم و به چاه افتاده‌ایم. قبلا برای هم دعا می‌کردند حالا برای هم انرژی‌های مثبت می‌فرستند. قبلا دخیل می‌بستند که بیماری‌شان خوب شود، حالا یک نفر به اسم انرژی درمانی دست روی سر و کله‌شان می‌کشد. قبلا به آداب و آیین‌های مذهبی مشغول بودند، حالا پیشرفت کرده‌اند و می‌روند چاکراه‌هایشان را باز می‌کنند.
کل دنیا دنبال یافتن کاربردهای جدید کوانتوم هستند، یک عده احمق در ایران پیدا شده‌اند و از کوانتوم عرفان می‌کشند بیرون و اسمش را گذاشته‌اند عرفان‌های کوانتومی. عرفان کوانتومی چه صیغه‌ای‌ست؟ اصلا این مقوله‌ی کاملا علمی و دقیق، چه ربطی به این حوزه‌ها دارد؟ تن اینشتین و ماکس پلانک و شرودینگر و نیلز بور و هایزنبرگ و دیگر فیزیکدانان بزرگ پایه گذار این علم در گور خواهد لرزید وقتی بفهمند که عده‌ای کوانتوم را ریخته‌اند توی مخلوط کن و عرفان کوانتومی به مردم قالب کرده اند. آن یکی می‌گوید این شخص عکس‌های من را دیده و امواج منفی برایم فرستاده. انگار که بدن انسان فرستنده‌ی رادیویی‌ست که از خود امواج رادیویی ساطع کند.
یکی دیگر میگفت مغز انسان امواج گاما ساطع می‌کند و دانشمندان این را ثبت کرده‌اند. اگر مغز ما از خود امواج پرانرژی گاما ساطع کند، باید مغزمان سریعا متلاشی میشد.
امواج بسیار پر انرژی گاما چطور می‌تواند از مغز انسان ساطع شود؟
مگر در مغز ما عنصر رادیواکتیوی وجود دارد که در اثر واپاشی آن، پرتوی گاما ساطع کنیم؟
یا مثلا واکنش‌های هسته‌ای در مغز ما اتفاق می‌افتد؟
یا مغز ما مثل شتابدهنده‌ی ذرات است که پرتوی گاما تولید کند؟
هیچیک از این ادعاها علمی نیست و کوچک‌ترین ربطی هم به علم ندارد. احساسات مثبت و منفی ما نسبت به افراد، غالبا براساس روانشناسی تکاملی‌ست. ما صرفا از روی حالات چهره و حرف زدن و حرکات و سکنات دیگران از آن‌ها انرژی مثبت یا منفی می‌گیریم، نه از طریق انتقال امواج. موارد دیگر نیز خطاهای ذهن است. شما به هزاران نفر فکر می‌کنید، اما برحسب تصادف یک نفرشان به شما همان موقع زنگ می‌زند و شما همان یک مثال را می‌چسبید و در ذهن خودتان بزرگ می‌کنید. علم و روش علمی مشخص است و هیچیک از این ادعاهای انرژی و چاکراه و اینها تاکنون با دقیق‌ترین ابزارهای علمی هم ثبت نشده است.
وقت آن رسیده که انسان ایرانی دست از خیال‌پردازی و افسانه‌‌بافی بردارد و واقعیات علمی را بپذیرد. حالا که انسان ایرانی به واسطه‌ی تجربه‌ی دشوار و پرهزینه‌ی تاریخی از دست خرافات پیشینیان راحت شده، شایسته نیست که باز در دام نوع جدیدی از خرافات گرفتار شود.
پی‌نوشت: ریتم گاما یا امواج مغزی گاما نوع خاصی از سیگنال‌های مغزی‌ست که صرفا با امواج گاما هم‌نام است، ولی هیچ ربطی به آن ندارد. اما عده‌ای همین اسم را گرفته‌اند و کلی مزخرف از آن نتیجه گیری کرده‌اند.
– ابا اباد