اَبا اِباد

فلسفه‌ی فیزیک

فلسفه‌ی فیزیک

شنیده ام که اولین قانون برنامه نویسان این است که اگر درست کار می‌کند به آن دست نزن ,if it works don’t touch it. البته این بیشتر حالت طنز دارد، اما حتی اگر در بسیاری موارد درست باشد نیز، در فیزیک نظری اصلا درست نیست، بلکه تله‌ای‌ست که بسیاری از فیزیکدانان بدان گرفتار آمده اند.

سال‌هاست که بسیاری از فیزیکدانان، فهم فیزیک کوانتوم را رها کرده اند و کسی نمی‌پرسد که این روابط چه ارتباط دقیقی با واقعیت دارند. ما فقط مشاهده می‌کنیم که این روابط درست عمل می‌کند و رفتار سیستم‌های کوانتومی را به شکلی باورنکردنی، دقیق پیش بینی می‌کند؛ اما این مساله کافی نیست. ما در نهایت نیاز داریم به کمک فیزیک، واقعیت جهان فیزیکی را به درستی درک کنیم و صرف پیش‌بینی، نشان از درک صحیح ما ندارد.

به عنوان مثال، انسان قرن‌ها تصور می‌کرد که زمین مرکز جهان هستی‌ست و بر همین اساس، محاسبات و اندازه گیری‌هایی در علوم (تحت عنوان) هیات و نجوم صورت می‌گرفت. این اندازه‌گیری‌ها و پیش‌بینی‌های حاصل از این محاسبات، نسبتا دقیق بود و برای قرن‌های متمادی، دریانوردان را به مقصد می‌رساند، زمان رسیدن بهار را به درستی پیش‌بینی می‌کرد و کاربردهای دیگری نیز داشت. اما این تفسیر از جهان مطابق با واقعیت فیزیکی جهان هستی نبود.

از طرف دیگر، آن جمله‌ی “اگر درست کار می‌کند به آن دست نزن”، یک اشکال اساسی ایجاد می‌کند. ما تنها بعد از اینکه فهمیدیم زمین مرکز هستی نیست و درک کردیم قانون گرانش نیوتن بر جهان هستی حاکم است، آنوقت تازه متوجه شدیم که کاربرد فیزیک تنها تنظیم تقویم و جهت یابی نیست. یعنی کاربردهایی را یافتیم که قبل از کشف حقیقت هستی، اصلا به آن‌ها فکر هم نکرده بودیم.

اساسا اولین هدف علم شناخت واقعیت جهان است و به کار گرفتن این شناخت در سطوح بعدی قرار می‌گیرد.

پس در مورد فیزیک کوانتوم نیز ما بایستی در نهایت دریابیم که چرا جهان اینگونه عمل می‌کند. اما در مورد فیزیک کوانتوم ما احتمالا با یک مشکل اساسی مواجه هستیم و آن محدودیت ذهن خودمان است. شاید علت اینکه فیزیک کوانتوم اینقدر برای ما عجیب به نظر می‌رسد، این است که ذهن ما جهان را اینطور درک نمی‌کند. این مثل این است که یک رنگ جدید در جهان پدید آید و چشم ما اصلا توانایی دیدن آن رنگ را نداشته باشد و ما تنها آن را به صورت ترکیبی از رنگ‌های مختلف دیگر مشاهده کنیم.

پس ما چطور بایستی محدودیت‌های ذهن خود را پیدا کنیم؟

این سوالی‌ست که بایستی فلسفه پاسخ دهد، چرا که شناخت نحوه‌ی کارکرد ذهن انسان در شاخه‌های فلسفه مانند فلسفه‌ی ذهن و فلسفه‌ی زبان و فلسفه‌ی علم صورت می‌گیرد. شاخه‌ای که به بررسی این موضوعات در فیزیک می‌پردازد، فلسفه‌ی فیزیک یا philosophy of physics نام دارد.

– اَبا اِباد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *